اش می دانستم

كاش می دانستم
خواب ها تا كجا ادامه می يابند
يا بيداری از كجا شروع می شـود ؟!
نمی دانم بودنت را باور كنم
يا نبودنت را ؟!
كاش مزرعه ای از گل سرخ بود
ميان خواب و بيداری
#مهدی.احمدوند
دیدگاه ها (۱)

میشه از وجود قشنگ تو، یه خونه ساخت که تا ابد داخلش اروم گرفت...

هیچ وقت آدم ها را با انتظار امتحان نکنیدچون انتظار آدم ها را...

...

مولانا ميگه؛زندگي مثل يك كيسه استكه هزار گره دارههرگره تو يه...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۲۴(گوينده :میتسوری :)صدای گیتار؟ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط