توی لحظه های که تاریک بودم
توی لحظه های که تاریک بودم
به تو فکر کردم در اعماق شب
به تو فکر کردم
به تو فکر کردم
به تو فکر کردم
اگه خونه خون شد، سراسر جنون شد
به تو فکر کردم که طاقت بیارم
اگه مرگو دیدم ، به آخر رسیدم
به تو فکر کردم، که طاقت بیارم
.
.
اگه ناامیدم که نوری ندیدم به آخر رسیدم
به تو فکر کردم به تو فکر کردم
که زیر شکنجه لبامو بدوزم
تیر خوردم از دوست، گفتم به تو قبل از اینکه بیوفتم
اگه فصل بد بود و دلواپسی ها شب بی کسی ها
به این فکر کردم: تو رو دوست دارم، تو رو دوست دارم
تو رو دوست دارم
به تو فکر کردم در اعماق شب
به تو فکر کردم
به تو فکر کردم
به تو فکر کردم
اگه خونه خون شد، سراسر جنون شد
به تو فکر کردم که طاقت بیارم
اگه مرگو دیدم ، به آخر رسیدم
به تو فکر کردم، که طاقت بیارم
.
.
اگه ناامیدم که نوری ندیدم به آخر رسیدم
به تو فکر کردم به تو فکر کردم
که زیر شکنجه لبامو بدوزم
تیر خوردم از دوست، گفتم به تو قبل از اینکه بیوفتم
اگه فصل بد بود و دلواپسی ها شب بی کسی ها
به این فکر کردم: تو رو دوست دارم، تو رو دوست دارم
تو رو دوست دارم
- ۱۶۳.۷k
- ۰۱ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط