بهار که بیاید
بهار که بیاید
دوست داشتنت یک سال دیگر،در قلبم
ریشه هایش محکم تر و بوسه هایت بر تنه ام،
شکوفه میشود...
بهار که بیاید،
آواز مست پرندگان لحن صدایت را
پشت پنجره اتاقم به یادگاری میگذارند
و
باد آشفتگی موهایت را،
به چشمانم تازیانه میزند....
یک سال دیگر
در تمام تقویم های دنیا
اسمت را پررنگ تر مینویسم در روزهایم....
چشم هایت را امانت میگیرم
تا خودم را،در آن به تماشا بنشینم
و
در آغوشت،دوازده ماه دیگر را
برای خوشبختی رِزرو میکنم....
دوست داشتنت یک سال دیگر،در قلبم
ریشه هایش محکم تر و بوسه هایت بر تنه ام،
شکوفه میشود...
بهار که بیاید،
آواز مست پرندگان لحن صدایت را
پشت پنجره اتاقم به یادگاری میگذارند
و
باد آشفتگی موهایت را،
به چشمانم تازیانه میزند....
یک سال دیگر
در تمام تقویم های دنیا
اسمت را پررنگ تر مینویسم در روزهایم....
چشم هایت را امانت میگیرم
تا خودم را،در آن به تماشا بنشینم
و
در آغوشت،دوازده ماه دیگر را
برای خوشبختی رِزرو میکنم....
۳.۲k
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.