خاطره های دهشصت ...کی دوست داره برگرده به عقب
خاطره های دهشصت ...کی دوست داره برگرده به عقب
می دونی چیه رفیق...تو اون زمون درآمد نبود زندگی ها سخت بود اما ...احترام بود حرمت بود زندگی ها ساده بود دل خوش بود همه دورهم نون پنیرم می خوردن شکر می کردن همه از حال هم خبر داشتن رفت آمدها زیاد بود ذوق می کردیم بریم خونه دایی ..عمو ..مادربزرگ هی....چ زود گذشت
می دونی چیه رفیق...تو اون زمون درآمد نبود زندگی ها سخت بود اما ...احترام بود حرمت بود زندگی ها ساده بود دل خوش بود همه دورهم نون پنیرم می خوردن شکر می کردن همه از حال هم خبر داشتن رفت آمدها زیاد بود ذوق می کردیم بریم خونه دایی ..عمو ..مادربزرگ هی....چ زود گذشت
۴.۵k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.