چه کسی مثلِ من این گونه خرابت شده بود؟
چه کسی مثلِ من این گونه خرابت شده بود؟
به لبت لب نزده مستِ شرابت شده بود؟
خیره بر دلبری ات، محوِ فسونِ پری ات
چه کسی اینهمه غرقِ تب و تابت شده بود؟
ماه بودی و خدا تا بکشد ماهِ سپهر
خیره بر جلوه یِ مینیاتورِ قابت شده بود
گریه هایی که نصیبِ منِ دلتنگِ تو شد
کوه اگر بود همان یک شبه آبت شده بود
زُل بر آیینه، حسودش شده بودم که چنین
مثلِ من عاشقِ بی حد و حسابت شده بود
عقل اصرار به "نه" داشت ولی عشق نگو
با فقط نیم نگاهِ تو مجابت شده بود
شبی از آنهمه شب را که جهان پشتِ دو پلک
خیس از نم نمِ بارانِ گُلابت شده بود
سرزده سر زده بودی به من و وایِ دلم
سهمِ #خوشبختیِ من دیدنِ خوابت شده بود
ای فدایِ تو که با آنهمه نازک دلی ات
بوسه ای لرزه براندازِ حبابت شده بود
کاش بیدار نمی کرد مرا گریه یِ باد
عطشم کاش که سیرابِ سرابت شده بود
بالشم در غمِ پروازِ تو و حسرتِ من
پرِ جا مانده یِ مغرورِ عقابت شده بود
صبح، من بودم و یک پنجره و نم نمِ اشک
که شروعِ غزلی تازه و نابت شده بود
🦉زلزله🐜
به لبت لب نزده مستِ شرابت شده بود؟
خیره بر دلبری ات، محوِ فسونِ پری ات
چه کسی اینهمه غرقِ تب و تابت شده بود؟
ماه بودی و خدا تا بکشد ماهِ سپهر
خیره بر جلوه یِ مینیاتورِ قابت شده بود
گریه هایی که نصیبِ منِ دلتنگِ تو شد
کوه اگر بود همان یک شبه آبت شده بود
زُل بر آیینه، حسودش شده بودم که چنین
مثلِ من عاشقِ بی حد و حسابت شده بود
عقل اصرار به "نه" داشت ولی عشق نگو
با فقط نیم نگاهِ تو مجابت شده بود
شبی از آنهمه شب را که جهان پشتِ دو پلک
خیس از نم نمِ بارانِ گُلابت شده بود
سرزده سر زده بودی به من و وایِ دلم
سهمِ #خوشبختیِ من دیدنِ خوابت شده بود
ای فدایِ تو که با آنهمه نازک دلی ات
بوسه ای لرزه براندازِ حبابت شده بود
کاش بیدار نمی کرد مرا گریه یِ باد
عطشم کاش که سیرابِ سرابت شده بود
بالشم در غمِ پروازِ تو و حسرتِ من
پرِ جا مانده یِ مغرورِ عقابت شده بود
صبح، من بودم و یک پنجره و نم نمِ اشک
که شروعِ غزلی تازه و نابت شده بود
🦉زلزله🐜
۹.۲k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.