آموزش ساخت و تولید پادری با استفاده از ضایعات
⬇️💬✍️
روزِ سی‌ودوم:
شِشُمِ مهرماهِ هزاروچهارصَدوسه:
سلام تمامِ داراییِ من؛ خوبی قربونت بشم؟ ببخش نامه‌ی اِمروزتون رو، زودتر نوشتم براتون؛ خودت که می‌دونی پیش‌مرگت بشم، قراره جمعه‌شب‌ها نویسندگی و مطالعه کنم، واسه‌همون تمامِ کارهام رو، اَلان اَنجام میدم خداروشکر.
خودت خوبی جوجوی بابایی؟ خوابی که دو شب پیش دیدم، هم به‌شدت من رو خوشحالم کرد به‌لطفِ‌خدا، و هم تمامِ مسئولیت‌هام رو در خصوصِ شما، چند درجه بالاتر بُرد ماشاءالله؛ راستی بابایی، من اَلان باید در خصوصِ عَلایقِ‌تون، یک تحقیقِ کُلّی اَنجام بِدم اِنشاءالله، چون این‌جوری که من مُتوجّه شدم، بچه‌هایی که به نویسندگی و مطالعه علاقه‌مند هستند، این‌جور بچه‌ها، چندتا اِستعداد رو، هم‌زمان می‌توانند مدیریت و راه‌بَری کنند به‌خواستِ‌خدا اِنشاءالله.
ببین نفسِ بابایی، باید خودتون رو، برای یک پادشاهیِ بلند‌مدت آماده کنید به‌اُمیدِ‌خدا، و این‌جور که اَز شَواهد پیدا و مُشخصه، قراره منم بِشم پدرِ خونی و درجه‌ی یکِ شما اِنشاءالله؛ من فقط هنوز یک موضوعی برام غیرِقابلِ اِستدلاله، و اون این هستش که، من باید برای رفاهِ حالِ بچم، یک‌عالمه پولِ حلال داشته باشم به‌اُمیدِ‌خدا، ولی من که با حقوقِ کارگری، این‌همه پولِ حلال نمی‌تونم به‌دست بیارم! اِحتمالاً [خداوند] در زمینه‌ی مالی، بهمون کمک خواهند کرد اِنشاءالله.
نازدارِ من، لطفاً توی چشم‌هام نگاه کنید بابایی؛ به من گفتند، که نباید شما رو، حتی به اَندازه‌ی یک دانه‌ی گندم ناراحت کنم؛ خُب اَلان سوال این‌جاست که، من یعنی دیگه نباید بچه‌مو بوسِ مُحکم بکنم!؟ آخه توی رَوان‌شناسی ما عقیده داریم، بوسه‌ی پدر معجزه می‌کنه؛ اون‌دنیایی که آدم نتونه، اَز بَچش بوسِ محکم بخوره، پس دیگه چه فایده‌ای داره لامَصب! یا مثلاً من دوست‌داشتم، وقتی برات پدری می‌کنم، هفته‌ای یک‌بار اَلکی گریه‌تون بِندازم! ماشاءالله زیباتر و خوشگل‌تر میشین به‌خواستِ‌خدا.
دورت بگردم باباییِ من، لطفاً بیا یک چاره‌ای باهم بیندیشیم اِنشاءالله؛ من اَز اینکه شما پادشاهی کُنی تا همیشه، خیلی خوشحال و راضی‌اَم؛ و اِتفاقاً دستِ کائِنات رو هم می‌بوسم، که هوای پسرم رو، خیلی دارند به‌لطفِ‌خدا؛ اَما منم به‌عنوانِ پدر، دوست‌دارم بچم مالِ خودم باشه دیگه؛ توروخدا فرشته‌ی بابایی، بیا یِکم ضمانتِ من رو بکن، تا یه‌کم بهم آسون‌تر بگیرند دیگه؛ آخه دانه‌ی گندم، می‌فهمی یعنی چی!؟ آ..ِ بابایی، بیا یه‌کم روم غیرتی بشو دیگه؛ اِی‌کاش تمامِ داراییِ شما هم، فقط من بودم؛ یاعلی و التماس دعا.
#قرآن #صحیفه_سجادیه #نهج_البلاغه #آرش #محمدحسین #ایران
روزِ سی‌ودوم:
شِشُمِ مهرماهِ هزاروچهارصَدوسه:
سلام تمامِ داراییِ من؛ خوبی قربونت بشم؟ ببخش نامه‌ی اِمروزتون رو، زودتر نوشتم براتون؛ خودت که می‌دونی پیش‌مرگت بشم، قراره جمعه‌شب‌ها نویسندگی و مطالعه کنم، واسه‌همون تمامِ کارهام رو، اَلان اَنجام میدم خداروشکر.
خودت خوبی جوجوی بابایی؟ خوابی که دو شب پیش دیدم، هم به‌شدت من رو خوشحالم کرد به‌لطفِ‌خدا، و هم تمامِ مسئولیت‌هام رو در خصوصِ شما، چند درجه بالاتر بُرد ماشاءالله؛ راستی بابایی، من اَلان باید در خصوصِ عَلایقِ‌تون، یک تحقیقِ کُلّی اَنجام بِدم اِنشاءالله، چون این‌جوری که من مُتوجّه شدم، بچه‌هایی که به نویسندگی و مطالعه علاقه‌مند هستند، این‌جور بچه‌ها، چندتا اِستعداد رو، هم‌زمان می‌توانند مدیریت و راه‌بَری کنند به‌خواستِ‌خدا اِنشاءالله.
ببین نفسِ بابایی، باید خودتون رو، برای یک پادشاهیِ بلند‌مدت آماده کنید به‌اُمیدِ‌خدا، و این‌جور که اَز شَواهد پیدا و مُشخصه، قراره منم بِشم پدرِ خونی و درجه‌ی یکِ شما اِنشاءالله؛ من فقط هنوز یک موضوعی برام غیرِقابلِ اِستدلاله، و اون این هستش که، من باید برای رفاهِ حالِ بچم، یک‌عالمه پولِ حلال داشته باشم به‌اُمیدِ‌خدا، ولی من که با حقوقِ کارگری، این‌همه پولِ حلال نمی‌تونم به‌دست بیارم! اِحتمالاً [خداوند] در زمینه‌ی مالی، بهمون کمک خواهند کرد اِنشاءالله.
نازدارِ من، لطفاً توی چشم‌هام نگاه کنید بابایی؛ به من گفتند، که نباید شما رو، حتی به اَندازه‌ی یک دانه‌ی گندم ناراحت کنم؛ خُب اَلان سوال این‌جاست که، من یعنی دیگه نباید بچه‌مو بوسِ مُحکم بکنم!؟ آخه توی رَوان‌شناسی ما عقیده داریم، بوسه‌ی پدر معجزه می‌کنه؛ اون‌دنیایی که آدم نتونه، اَز بَچش بوسِ محکم بخوره، پس دیگه چه فایده‌ای داره لامَصب! یا مثلاً من دوست‌داشتم، وقتی برات پدری می‌کنم، هفته‌ای یک‌بار اَلکی گریه‌تون بِندازم! ماشاءالله زیباتر و خوشگل‌تر میشین به‌خواستِ‌خدا.
دورت بگردم باباییِ من، لطفاً بیا یک چاره‌ای باهم بیندیشیم اِنشاءالله؛ من اَز اینکه شما پادشاهی کُنی تا همیشه، خیلی خوشحال و راضی‌اَم؛ و اِتفاقاً دستِ کائِنات رو هم می‌بوسم، که هوای پسرم رو، خیلی دارند به‌لطفِ‌خدا؛ اَما منم به‌عنوانِ پدر، دوست‌دارم بچم مالِ خودم باشه دیگه؛ توروخدا فرشته‌ی بابایی، بیا یِکم ضمانتِ من رو بکن، تا یه‌کم بهم آسون‌تر بگیرند دیگه؛ آخه دانه‌ی گندم، می‌فهمی یعنی چی!؟ آ..ِ بابایی، بیا یه‌کم روم غیرتی بشو دیگه؛ اِی‌کاش تمامِ داراییِ شما هم، فقط من بودم؛ یاعلی و التماس دعا.
#قرآن #صحیفه_سجادیه #نهج_البلاغه #آرش #محمدحسین #ایران
۱.۶k
۰۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.