یادمه سرباز که بودم همیشه برای خیلی چیزا دلم تنگ میشد وقت
یادمه سرباز که بودم همیشه برای خیلی چیزا دلم تنگ میشد وقتی برمی گشتم برام عادی بودن
همیشه دم دستی ها تا وقتی هستن برات عادی هستند وقتی که نیست شد میفهمی قابل برگشت نیست و حسرت میخوری ...
وقتی چیزی در حال تمام شدن باشد
عزیز میشود ...
یک لحظه آفتاب در هوای سرد
غنیمت میشود ...
خدا در مواقع سختی ها
تنها پناه میشود ...
یک قطره نور در دریای تاریکی
همۀ دنیا میشود …
یک عزیز وقتی که از دست رفت
همه کس میشود …
پاییز وقتی که تمام شد
به نظر قشنگ و قشنگتر میشود ...
و ما همیشه دیر متوجه میشویم !
" قدر داشتههایمان را بدانیم …
گاهی خیلی زود ، دیر میشود ...
مثل دلی که شکست
و دیگه نمیشه تکه هاشو جمع کرد
تا هست قدر بدونیم
همیشه دم دستی ها تا وقتی هستن برات عادی هستند وقتی که نیست شد میفهمی قابل برگشت نیست و حسرت میخوری ...
وقتی چیزی در حال تمام شدن باشد
عزیز میشود ...
یک لحظه آفتاب در هوای سرد
غنیمت میشود ...
خدا در مواقع سختی ها
تنها پناه میشود ...
یک قطره نور در دریای تاریکی
همۀ دنیا میشود …
یک عزیز وقتی که از دست رفت
همه کس میشود …
پاییز وقتی که تمام شد
به نظر قشنگ و قشنگتر میشود ...
و ما همیشه دیر متوجه میشویم !
" قدر داشتههایمان را بدانیم …
گاهی خیلی زود ، دیر میشود ...
مثل دلی که شکست
و دیگه نمیشه تکه هاشو جمع کرد
تا هست قدر بدونیم
۱۲.۷k
۰۴ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.