فیک: انتقام عشق
فیک: انتقام عشق
در کره جنوبی در خیابان های سئول وکیلی بود عالی ، وکیلی که بسیاری از بیگناهان را از چوبه دار پایین آورده و گناهکاران را به چوبه دار برده
وکیلی زن که بسیار در کارش ماهر است وکیلی که هیچ کس انتظار داشت به اینجا برسد
آن وکیل، دختر رئیس کیم است، چه مین
اسم آن دختر چه مین است
دختری فوقالعاده که در پَرقو بزرگ شده و همه انتظار داشتن، دختری لوس و نق نقو باشد ولی اشتباه میکردن
پدرش او را به بهترین شکل ممکن با امکانات بزرگ کرد و به او همه چیز یاد داد
آن دختر بدون مادر، بزرگ شد،آن دختر مادر نداشت مادرش را هنگام بدنیا آمدنش از دست داد ، پدر او را به تنهایی بزرگ کرد و به او همه چیز یاد داد
چیزهای که بلد بود را به او یاد داد مثلا پدرش به اون یاد داد که چگونه به تنهای از پس خودش بربیاید ، به او تیراندازی یاد داد،ماشین سواری، موتور سواری و ...
پدرش او را دختری قوی بزرگ کرد
خدمتکارها وظیفه داشتند به دختر کیم، اشپزی،تمیزکاری،شستن،کَدبانو بودن را یاد بدهند
قوی بودن دختر کیم به عهده ای پدرش بود و کَدبانو بودنش بر عهده خدمتکاران
آن دختر در پَرقو بزرگ شد ولی لوس نبود
دختری کامل بود
دختری زیبا به زیبایی ماه دختری که هر چقدر از زیبای صورتش بگویند به آن چیزی که بود نمیرسید
دختری که کَدبانو بود، ظریف بود به نازکی نخ ابریشم ولی داخل آن دختری قوی نهفته بود که از پس خودش برمیآمد
آن دختر چه مین بود کیم چه مین دختر ۲۷ ساله، دختر کیم سوهو دختر رئیس یکی از باند های مافیا
آن دختر با پول پدرش زندگی نمیکرد به پولی که کار میکرد خرج خودش میکرد
آن دختر وکیل کره جنوبی بود، دختری مهربان ،دلسوز، خوش اخلاق، همه چی تموم، خارقالعاده، دوست داشتنی،جذاب، زیبا و خاص
قد بلندی داشت اندامی زیبا و ظریف پوستی سفید
چشم موهای مشکی داشت، موهای بلند ابریشمی
چهره ای به زیبایی ماه داشت حتی از ماه هم زیباتر، درخشان بود
آن دختر پرانرژی که در دل آدم های سرد گل محبت می کاشت و هیچ وقت خنده از لب هایش کنار نمیرفت
آن دختر پیش پدرش زندگی میکرد ولی بعد از اون اتفاق دیگر نتوانست پدرش را ببیند
کی باعث این اتفاق شد که دختر پدر نتوانستند دیگر هم دیگر را ببیند؟
معلومه، جئون، جئون جونگکوک رئیس خطرناکترین باند مافیایی کره جنوبی
همه فکر کردن که لابد کسی که آن دختر را دزدیده عاشقش باشد ولی همه در اشتباه بودن
تنها کسی که میدانست چرا اینکار را کرده کیم سوهو بود پدر دختر
جونگکوک عاشق نبود، عاشق هیچ کس، فقط برای انتقام اینکار را کرد
جونگکوک از دختر کیم متنفر بود، میخواست او را بکشد ولی خیلی زود بود
continues...
ادامه دارد...
در کره جنوبی در خیابان های سئول وکیلی بود عالی ، وکیلی که بسیاری از بیگناهان را از چوبه دار پایین آورده و گناهکاران را به چوبه دار برده
وکیلی زن که بسیار در کارش ماهر است وکیلی که هیچ کس انتظار داشت به اینجا برسد
آن وکیل، دختر رئیس کیم است، چه مین
اسم آن دختر چه مین است
دختری فوقالعاده که در پَرقو بزرگ شده و همه انتظار داشتن، دختری لوس و نق نقو باشد ولی اشتباه میکردن
پدرش او را به بهترین شکل ممکن با امکانات بزرگ کرد و به او همه چیز یاد داد
آن دختر بدون مادر، بزرگ شد،آن دختر مادر نداشت مادرش را هنگام بدنیا آمدنش از دست داد ، پدر او را به تنهایی بزرگ کرد و به او همه چیز یاد داد
چیزهای که بلد بود را به او یاد داد مثلا پدرش به اون یاد داد که چگونه به تنهای از پس خودش بربیاید ، به او تیراندازی یاد داد،ماشین سواری، موتور سواری و ...
پدرش او را دختری قوی بزرگ کرد
خدمتکارها وظیفه داشتند به دختر کیم، اشپزی،تمیزکاری،شستن،کَدبانو بودن را یاد بدهند
قوی بودن دختر کیم به عهده ای پدرش بود و کَدبانو بودنش بر عهده خدمتکاران
آن دختر در پَرقو بزرگ شد ولی لوس نبود
دختری کامل بود
دختری زیبا به زیبایی ماه دختری که هر چقدر از زیبای صورتش بگویند به آن چیزی که بود نمیرسید
دختری که کَدبانو بود، ظریف بود به نازکی نخ ابریشم ولی داخل آن دختری قوی نهفته بود که از پس خودش برمیآمد
آن دختر چه مین بود کیم چه مین دختر ۲۷ ساله، دختر کیم سوهو دختر رئیس یکی از باند های مافیا
آن دختر با پول پدرش زندگی نمیکرد به پولی که کار میکرد خرج خودش میکرد
آن دختر وکیل کره جنوبی بود، دختری مهربان ،دلسوز، خوش اخلاق، همه چی تموم، خارقالعاده، دوست داشتنی،جذاب، زیبا و خاص
قد بلندی داشت اندامی زیبا و ظریف پوستی سفید
چشم موهای مشکی داشت، موهای بلند ابریشمی
چهره ای به زیبایی ماه داشت حتی از ماه هم زیباتر، درخشان بود
آن دختر پرانرژی که در دل آدم های سرد گل محبت می کاشت و هیچ وقت خنده از لب هایش کنار نمیرفت
آن دختر پیش پدرش زندگی میکرد ولی بعد از اون اتفاق دیگر نتوانست پدرش را ببیند
کی باعث این اتفاق شد که دختر پدر نتوانستند دیگر هم دیگر را ببیند؟
معلومه، جئون، جئون جونگکوک رئیس خطرناکترین باند مافیایی کره جنوبی
همه فکر کردن که لابد کسی که آن دختر را دزدیده عاشقش باشد ولی همه در اشتباه بودن
تنها کسی که میدانست چرا اینکار را کرده کیم سوهو بود پدر دختر
جونگکوک عاشق نبود، عاشق هیچ کس، فقط برای انتقام اینکار را کرد
جونگکوک از دختر کیم متنفر بود، میخواست او را بکشد ولی خیلی زود بود
continues...
ادامه دارد...
۸.۵k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.