تو کی هستی

تو کی هستی
#پارت۱
𝓙𝓾𝓷𝓰 𝓴𝓸𝓸𝓴:
نشسته بودم رو کاناپه و داشتم به چند تا پرونده که از شرکت اورده بودم نگاه میکردم.
بعد از اتمام کارم به ساعت که دقت کردم دیدم یک شب رو گذشته و خبری از همسرم هانا که به اجبار باهاش ازدواج کرده بودم نیست.
چند ساعت پیش گفت میرم پیش دوستم اما تا الان برنگشته.
هانا دختر خوبی نیست و من اونو دوست ندارم و به اجبار پدرم باهاش ازدواج کردم.
مطمعنم که همون دوستی که باهاش امروز قرار گذاشته بود یه پسره.
کلافه دستی تو موهام کشیدم و رفتم آشپزخونه و با یه فنجون برگشتم.
باید تا الان میومد.
بهش چند بار زنگ زدم اما اشغال بود.
دیگه یواش یواش داشتم عصبانی میشدم.
بعداز خوردن قهوه بلند شدم و به طرف اتاقم رفتم.
ما حتی تو اتاقای جداگونه میخوابیدیم. اما پدرم اینو نمیدونه.
پدرم هانا رو به من سپرده و اون هم باید به حرف من گوش بده اما نمیده و تا این وقت شب بیرونه.
میخواستم برم حموم که یه پیام اومد به گوشیم.
فکر کردم هانا عه اما ناشناس بود.
پیامشو خوندم که میگفت............
دیدگاه ها (۰)

خب اینم از پارت اول درخواست سناریو ندارین؟؟؟؟

#سناریو#درخواستی وقتی که با پسرا زیاد حرف میزنی و غیرتی میشن...

1_ شکمت؟ 😂۲_اسم اهنگ: who

فیک: تو کی هستیژانر: مافیایی، جنایی، عاشقانهراجب دختریه که ب...

پارت ۱۱رز وحشی خب حوصلم سر رفته پس رفتم اشپز خونه و به خدمتک...

واییی باورم نمیشه دارم پارت میزارم و خب باید بگم ادامیننن گل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط