از زندگی خستم.
از این دنیای فاکی خستم. از اینکه همش دارم مسخره و طرد میشم خستم. از این همه قضاوت ها و سرزنش ها خستم. هیچکس دوسم نداره. هرروز دارم تنها و تنهاتر میشم. از این حس متنفرم. از خودم متنفرم. از آدما متنفرم. از اینکه هیچکس بهم اهمیت نمیده متنفرم. از اینکه هیچوقت برای کسی کافی نبودم متنفرم. از اینکه بخام مزاحم کسی که خیلی دوسش دارم بشم متنفرم.
چشمام داره میسوزه. بدنم درد میکنه. دستم بی دلیل میلرزه. همش تظاهر به خوب بودن میکنم. هرروز یکی رو از دست میدم. اشکام بدون خواسته خدم سرازیر میشن.
"میخوام خودکشی کنم"
«نه بخاطر اون، فقط اون نه. بخاطر کسایی که من براشون مهم نیستم. بخاطر آدما. بخاطر قلبم. بخاطر مغزم. بخاطر جسمم. بخاطر روحم. نمیخوام وقتی از خواب بیدار میشم، با حرفایی که بهم میزنن قلبم، روحم و جسمم آسیب ببینه. میخوام بمیرم چون اطرافیانم بدون من خوشحال ترن. من مثل خار رو گل میمونم. مث نمک رو بستنیم برای دیگران. هرروز دارم خرد و تحقیر میشم اما چیزی نمیگم، چون فکر میکنم این بحث تموم میشه.»
فقط میخوام که نباشم:))
لطفا نجاتم بدید.....
چشمام داره میسوزه. بدنم درد میکنه. دستم بی دلیل میلرزه. همش تظاهر به خوب بودن میکنم. هرروز یکی رو از دست میدم. اشکام بدون خواسته خدم سرازیر میشن.
"میخوام خودکشی کنم"
«نه بخاطر اون، فقط اون نه. بخاطر کسایی که من براشون مهم نیستم. بخاطر آدما. بخاطر قلبم. بخاطر مغزم. بخاطر جسمم. بخاطر روحم. نمیخوام وقتی از خواب بیدار میشم، با حرفایی که بهم میزنن قلبم، روحم و جسمم آسیب ببینه. میخوام بمیرم چون اطرافیانم بدون من خوشحال ترن. من مثل خار رو گل میمونم. مث نمک رو بستنیم برای دیگران. هرروز دارم خرد و تحقیر میشم اما چیزی نمیگم، چون فکر میکنم این بحث تموم میشه.»
فقط میخوام که نباشم:))
لطفا نجاتم بدید.....
۵.۶k
۲۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.