روایت بزرگ مرد کوچک از حادثه تروریستی شیراز

🔺روایت بزرگ مرد کوچک از حادثه تروریستی شیراز

🔹محمدمبین ۷ ساله از ماجرای مردانگی اش می گوید: پدرم افتاد روی زمین و من رفتم دستش را بگیرم بلندش کنم، گفت فرار کن؛ ولی من میخواستم کمکش کنم!
🔹نگفتی خودت تیر میخوری؟ دوسش داشتم!
دیدگاه ها (۰)

سپاهی که یک فصل سازندگی در کارنامه اعمالش دارد نشان از ماهیت...

لشکر فحاشان ززآ🤢🤧 #لبیک_یا_خامنه_ای | #سیاست #زن_عفت_افتخار ...

#شاه_چراغ_تسلیت🥀#شیراز_تسلیت

عزیز کدوم خانواده ای ، پناه کدوم آدمی ، کدوم عاشقی چشم به را...

𝑭𝒓♡𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 :: part¹³" ...

چپتر ۸ _ سایه های تارهوا سردتر از همیشه بود. باربارا با گلدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط