ندانی که ایران نشست من است
⋆˚𝜗𝜚˚⋆
ندانی که ایران نشستِ من است؟
جهان سر به سر زیر دستِ من است
هنر نزد ایرانیان است و بس
ندادند شیر ژیان را به کس
همه یکدلند و یزدانشناس
به نیکی ندارند از بد هراس
دریغ است ایران که ویران شود
کنامِ پلنگان و شیران شود
چو ایران نباشد، تنِ من مباد
بدین بوم و بر، زنده یک تن مباد
همه روی یکسر بجنگ آوریم
جهان بر بداندیش تنگ آوریم
همه سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
چنین گفت موبد که مرد بنام
به از زنده دشمن بر او شادکام
اگر کشت خواهد تو را روزگار
چه نیکوتر از مرگ در کارزار؟
ندانی که ایران نشستِ من است؟
جهان سر به سر زیر دستِ من است
هنر نزد ایرانیان است و بس
ندادند شیر ژیان را به کس
همه یکدلند و یزدانشناس
به نیکی ندارند از بد هراس
دریغ است ایران که ویران شود
کنامِ پلنگان و شیران شود
چو ایران نباشد، تنِ من مباد
بدین بوم و بر، زنده یک تن مباد
همه روی یکسر بجنگ آوریم
جهان بر بداندیش تنگ آوریم
همه سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
چنین گفت موبد که مرد بنام
به از زنده دشمن بر او شادکام
اگر کشت خواهد تو را روزگار
چه نیکوتر از مرگ در کارزار؟
- ۳.۵k
- ۱۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط