فراموش شدم مث شانه ای در اتاق دخترک سرطانی


فرام‍‌وش ش‍‌دم م‍‌ث شان‍‌ه ای در اتاق دخ‍‌ترک‍ س‍‌رطانی :)🖤
دیدگاه ها (۰)

مثلِ کودکی نابینا،که هر روز برایِ ماهی مُرده‌اش غذا میبرد ..

اگ‍‌‌ه روزی ب‍‌‌رگ‍‌‌ش‍‌‌ت؛ ن‍‌‌ب‍‌‌خ‍‌‌ش‍‌‌ش. ب‍‌‌زار اون‍‌...

‏تو چه میدانی چیست دلبستن به نگاهی که در او حسی نیست..! ‌

(ویو فردا صبح)(ویو کوک)ساعت شش صبح بود بلند شدم دیدم ته جفتم...

مامانم:به چی فک میکنی؟ من:هیچی همچنان ذهنم: ات وارد اتاق شد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط