عاشقانه های شبنم بابهترین بابا
فقط یک چیز از خداحافظی بدتر است:
فرصت خداحافظی پیدا نکردن!
این زخم همیشه تازه میماند و هرچه نگفته ای و نکرده ای تا ابد عذابت می دهد.
در هر چهره بیگانه او را میبینی در هر لحظه ی بعد او به خودت میگویی اگر آن آخرین بار آن کار را کرده بودم،اگر این یا آن کلمه را گفته بودم.
در نهایت می فهمی فقط یک کلمه بود که میخواستی بگویی دوستت دارم.
این آن نگفته ی از دست رفته است و آن بوسه ها آن بوسه هایی که بر دست و صورتش نشاندی و دیگر فرصتی برای هیچکدام این ها نخواهد بود دنیا یک لحظه بود و تو آن لحظه را باختی!
پدرم سه سال است که حسرت آغوشت آتش به جانم زده است…😭😭😭😭
فرصت خداحافظی پیدا نکردن!
این زخم همیشه تازه میماند و هرچه نگفته ای و نکرده ای تا ابد عذابت می دهد.
در هر چهره بیگانه او را میبینی در هر لحظه ی بعد او به خودت میگویی اگر آن آخرین بار آن کار را کرده بودم،اگر این یا آن کلمه را گفته بودم.
در نهایت می فهمی فقط یک کلمه بود که میخواستی بگویی دوستت دارم.
این آن نگفته ی از دست رفته است و آن بوسه ها آن بوسه هایی که بر دست و صورتش نشاندی و دیگر فرصتی برای هیچکدام این ها نخواهد بود دنیا یک لحظه بود و تو آن لحظه را باختی!
پدرم سه سال است که حسرت آغوشت آتش به جانم زده است…😭😭😭😭
۸.۲k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳