اگه ازتون پرسیدن با دوستتون عشقتون

اگه ازتون پرسیدن با دوستتون عشقتون
رفیقتون یا هر کسی که چرا باهم ادامه ندادید
حس واقعیتونو بگید بگید که خیلی جاها دلم براش تنگ میشه
وقتی خوشحالم و اتفاق خوبی میفته دلم براش تنگ میشه چون دوست داشتم
که تموم این اتفاقات رو براش با ذوق و شوق تعریف کنم!
وقتی ناراحتم و اتفاق بدی میفته هم دوست داشتم که باشه
چون تنها کسی بود که میتونستم باهاش درد و دل کنم
از همه چیز باهاش حرف بزنم اما مسیرمون یکی نبود
دلایلی برای جدایی داشتیم و باهم به اندازه کافی خوشحال نبودیم!
اما همیشه براش آرزو های خوب دارم
دیدگاه ها (۱)

وقتی نیستی حال پرنده ی غربت زده ایی را دارمکه در اقلیم دلتنگ...

من سایه‌ای از نیمه ی پنهانی خویشمتصویر هزار آینه حیرانی خویش...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به گمانم خورشید هم شب‌های قبل از طلوع...

عبور باید کردو هم نورد افق های دور باید شد.و گاه در رگ یک حر...

𝚖𝚢 𝚕𝚘𝚟𝚎?𝚑𝚢𝚞𝚗'𝚜⃟💋ـۦـۦـۦــۦـۦـۦــۦـۦـۦــۦـۦـۦــۦـۦـۦـ͜͜͜͜͜͡͡ ͍...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط