ازبس نبودی پیش من،قلبم هوایت میکند..
ازبس نبودی پیش من،قلبم هوایت میکند..
با شرم و لرزش در صدا،دارد صدایت میکند..
میزان شهر من تویی،زیبای رویاهای من..
از بس که خوبی؛ قلب من دارد دعایت میکند..
خوبی ولی با دیگران،بامن شدی نامهربان..
با دیگران خوش صحبت و،بامن شکایت میکند..
زخم زبانم میزنی؛ ای درد بی درمان من..
از تو فقط این زخمها؛ بر من کفایت میکند..
لطفی به بیمارت بکن،خواندی نسوزان نامه را..
این نامه از قلب منست؛ از تو حکایت میکند..
با شرم و لرزش در صدا،دارد صدایت میکند..
میزان شهر من تویی،زیبای رویاهای من..
از بس که خوبی؛ قلب من دارد دعایت میکند..
خوبی ولی با دیگران،بامن شدی نامهربان..
با دیگران خوش صحبت و،بامن شکایت میکند..
زخم زبانم میزنی؛ ای درد بی درمان من..
از تو فقط این زخمها؛ بر من کفایت میکند..
لطفی به بیمارت بکن،خواندی نسوزان نامه را..
این نامه از قلب منست؛ از تو حکایت میکند..
۲.۱k
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.