به نظرم شعر انقد خودش گویای همه چیز هست که دیگه کپشن لازم
به نظرم شعر انقد خودش گویای همه چیز هست که دیگه کپشن لازم نیست ؛ فقد اونجایی که میگه :
+از دهانم که پر از توست بدم می آید :)!...
خیلی موده...
•
•
•
از زمانی که تو را بین خلایق دیدم…
مثل یک فاتح مغرور به خودم بالیدم!
عشق یک بار به من گفت برو گفتم چشم…
عقل صد بار به من گفت نرو نشنیدم!
پدرم هی وصیت کرد که عاشق نشوم…
تو چه کردی که به گور پدرم خندیدم؟!
سالها درد کشیدم که به دردم بخوری…
آخرش رفتی و از درد به خود پیچیدم!
تشنه بودم که تو ساک سفرت را بستی…
حیف از آن آب که پشت سر تو پاشیدم…
آه ای کعبه از چشم خدا افتاده!
کاش انقدر به دور تو نمی چرخیدم…
از دهانم که پر از توست بدم می آید!
تف بر آن لحظه که لب های تو را بوسیدم!
از خودی زخم نمیخوردم اگر بی تردید…
از سگم بیشتر از گرگ نمی ترسیدم…
این که بخشیده امت فرق میان منو توست…
من اگر مثل تو بودم که نمی بخشیدم!
داستان من و زیبایی تو یک خط است…
بچگی کردمو از لای لجن گل چیدم…
+از دهانم که پر از توست بدم می آید :)!...
خیلی موده...
•
•
•
از زمانی که تو را بین خلایق دیدم…
مثل یک فاتح مغرور به خودم بالیدم!
عشق یک بار به من گفت برو گفتم چشم…
عقل صد بار به من گفت نرو نشنیدم!
پدرم هی وصیت کرد که عاشق نشوم…
تو چه کردی که به گور پدرم خندیدم؟!
سالها درد کشیدم که به دردم بخوری…
آخرش رفتی و از درد به خود پیچیدم!
تشنه بودم که تو ساک سفرت را بستی…
حیف از آن آب که پشت سر تو پاشیدم…
آه ای کعبه از چشم خدا افتاده!
کاش انقدر به دور تو نمی چرخیدم…
از دهانم که پر از توست بدم می آید!
تف بر آن لحظه که لب های تو را بوسیدم!
از خودی زخم نمیخوردم اگر بی تردید…
از سگم بیشتر از گرگ نمی ترسیدم…
این که بخشیده امت فرق میان منو توست…
من اگر مثل تو بودم که نمی بخشیدم!
داستان من و زیبایی تو یک خط است…
بچگی کردمو از لای لجن گل چیدم…
۵۱.۵k
۰۴ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.