دیگر تو را
دیگر تو را
میان غزل گم نمی کنم
تا دارمـــــــت نگاه به مردم نمی کنم
در گیر و دار
تلخ رسیدن به عشق
حتی به جان خـــویش ترحم نمی کنم
این فصل
پا به ماه غمی ژرف گونه بود
هرگز به این بهـــــــار تبسم نمی کنم
من در بهشت
عشق تو آدم شدم، ولی
خود را خـــراب خوردن گندم نمی کنم
ای بهترین
بهانه برای نمردنم
دیگر تـ♡ــو را میان غزل گم نمی کنم
میان غزل گم نمی کنم
تا دارمـــــــت نگاه به مردم نمی کنم
در گیر و دار
تلخ رسیدن به عشق
حتی به جان خـــویش ترحم نمی کنم
این فصل
پا به ماه غمی ژرف گونه بود
هرگز به این بهـــــــار تبسم نمی کنم
من در بهشت
عشق تو آدم شدم، ولی
خود را خـــراب خوردن گندم نمی کنم
ای بهترین
بهانه برای نمردنم
دیگر تـ♡ــو را میان غزل گم نمی کنم
۷.۶k
۱۹ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.