سناریو
سناریو
✨ درخواستی ✨
وقتی داری کلی غر میزنی و یهو پات لیز میخوره و میخوری زمین
نامجون
نامی داشت کتاب میخوند و به غر زدنات گوش میدا که یهو میخوری زمین خندش میگیره و سعی میکنه نخنده
نامی : خوبی ( خنده )
ا/ت : زهر مارررر
جین
تا میخوری زمین میزنه زیر خنده ( خنده شیشه پاک کنی )
ا/ت : کوفتک دردم اومد
جین : میدونی چرا چوب خدا صدا ندارد ؟
ا/ت : چ ربطی داره ؟
جین: چون درد داره ( خنده مجدد )
ا/ت : مسخرهههه
یونگی
از خواب میپره و میاد بالا سرت
یونگی : مردی (خنده )
ا/ت : به جای حالت خوبه باید اینو بگی اقای مین ؟
یونگی : آره ( خنده )
هوسوک
سریع میاد پیشت و کمکت میکنه بلند شی
هوسوک : عزیزم حالت خوبه ( نگران و یکم خنده )
ا/ت : اَیش آره خوبم
هوسوک : اینقدر غر زدی خدا گفت خفه شو ( خنده )
ا/ت : یااااا
جیمین
اینقدر بچم میخنده که از روی صندلی میوفته ( بچم ناقص شد خودش بیاد به تو دلداری بدهد🫤 )
تهیونگ
ته: یونتانننن بیا مامانت مرد ( خنده )
ا/ت : دستم بت برسه تهیونگگگگ
کوک
کوک : عه وا ( خنده )
کوک : زنده ای بچم
ا/ت : اخخخخ نهههههه
✨ درخواستی ✨
وقتی داری کلی غر میزنی و یهو پات لیز میخوره و میخوری زمین
نامجون
نامی داشت کتاب میخوند و به غر زدنات گوش میدا که یهو میخوری زمین خندش میگیره و سعی میکنه نخنده
نامی : خوبی ( خنده )
ا/ت : زهر مارررر
جین
تا میخوری زمین میزنه زیر خنده ( خنده شیشه پاک کنی )
ا/ت : کوفتک دردم اومد
جین : میدونی چرا چوب خدا صدا ندارد ؟
ا/ت : چ ربطی داره ؟
جین: چون درد داره ( خنده مجدد )
ا/ت : مسخرهههه
یونگی
از خواب میپره و میاد بالا سرت
یونگی : مردی (خنده )
ا/ت : به جای حالت خوبه باید اینو بگی اقای مین ؟
یونگی : آره ( خنده )
هوسوک
سریع میاد پیشت و کمکت میکنه بلند شی
هوسوک : عزیزم حالت خوبه ( نگران و یکم خنده )
ا/ت : اَیش آره خوبم
هوسوک : اینقدر غر زدی خدا گفت خفه شو ( خنده )
ا/ت : یااااا
جیمین
اینقدر بچم میخنده که از روی صندلی میوفته ( بچم ناقص شد خودش بیاد به تو دلداری بدهد🫤 )
تهیونگ
ته: یونتانننن بیا مامانت مرد ( خنده )
ا/ت : دستم بت برسه تهیونگگگگ
کوک
کوک : عه وا ( خنده )
کوک : زنده ای بچم
ا/ت : اخخخخ نهههههه
۱۵.۲k
۲۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.