رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد ♬!
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد ♬!
دلشوره ی ما بود، دل آرام جهان شد ♬!
در اوّل آسایش مان سقف فرو ریخت ♬!
هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد ♬!
زخمی به گل کهنه ی ما کاشت خداوند ♬!
اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد ♬!
آنگاه همان زخم، همان کوره ی کوچک، ♬!
شد قلّه ی یک آه، مسیر فوران شد ♬!
با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد ♬
دلشوره ی ما بود، دل آرام جهان شد ♬!
در اوّل آسایش مان سقف فرو ریخت ♬!
هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد ♬!
زخمی به گل کهنه ی ما کاشت خداوند ♬!
اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد ♬!
آنگاه همان زخم، همان کوره ی کوچک، ♬!
شد قلّه ی یک آه، مسیر فوران شد ♬!
با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد ♬
۱۰.۴k
۲۶ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.