کاش می شد یک گلدان آرامش،کنارِ پنجره ی
کاش می شد یک گلدان آرامش،کنارِ پنجره ی
هر خانه ای گذاشت
تک تک دیوارهای شهر را رنگهای تازه
زد،دستی به سر و روی کهنگی ها کشید...
کاش کوچه هامان پر می شد از عطرِ یاسِ رازقی،
دلبرانگیِ شب بوهای سرمست و شکوهِ درختِ اقاقیا...
و چشمهایمان سخت بد عادت می شد به این حجمِ رنگ و رایحه!
کاش کسی هم پیدا می شد هر روز صبح و عصر،
برای شادیِ جسم و روانِ آدمها کمی لبخند،
کمی انرژی و حالِ خوش خیرات می کرد!
کاش آدمِ اهلِ دلی نذر یک شاخه گلِ سرخ یا
گلدانی گلِ شمعدانی،یک جلد کتابِ شعر یا
قطعه ای موسیقی می کرد و سراغِ همه ی خانه ها می رفت
و باز هم ای کاش،دنیای نازنینمان خالی از
این همه ای کاش ها بود...
🌿🌸
#تکست_خاص #تکست_ناب #خاص
هر خانه ای گذاشت
تک تک دیوارهای شهر را رنگهای تازه
زد،دستی به سر و روی کهنگی ها کشید...
کاش کوچه هامان پر می شد از عطرِ یاسِ رازقی،
دلبرانگیِ شب بوهای سرمست و شکوهِ درختِ اقاقیا...
و چشمهایمان سخت بد عادت می شد به این حجمِ رنگ و رایحه!
کاش کسی هم پیدا می شد هر روز صبح و عصر،
برای شادیِ جسم و روانِ آدمها کمی لبخند،
کمی انرژی و حالِ خوش خیرات می کرد!
کاش آدمِ اهلِ دلی نذر یک شاخه گلِ سرخ یا
گلدانی گلِ شمعدانی،یک جلد کتابِ شعر یا
قطعه ای موسیقی می کرد و سراغِ همه ی خانه ها می رفت
و باز هم ای کاش،دنیای نازنینمان خالی از
این همه ای کاش ها بود...
🌿🌸
#تکست_خاص #تکست_ناب #خاص
۷.۶k
۰۱ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.