نشستهام به در نگاه میکنم

نشسته‌ام به در نگاه می‌کنم
دریچه آه می‌کشد
تو از کدام راه می‌رسی؟
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی‌ام در این امید پیر شد
نیامدی و دیر شد

هوشنگ ابتهاج
دیدگاه ها (۸)

برای کفشی کههمیشه پایت را می زندفرقی نمی کندتو راهت را درست ...

‌‌وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال منتا چه شود به عاقبت در طل...

من بلد نیستمدوستت نداشته باشم !سوادمتا دوست داشتنتقد میدهد ....

چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری استجای گلایه نیست! که این رسم...

تو از کدام راه می رسی؟خیال دیدنت چه دلپذیر بود.جوانی ام در ا...

آیینه پرسید که چرا دیر کرده استنکند دل دیگری او را اسیر کرده...

🥀🕊💔😭دارد زمان آمدنت دیر می شوددارد جوان سینه زنت پیر می شودو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط