سیآه چآله وحشیی

سیآه چآله وحشیـــی
سه پآرتی V
P.2


تهیونگ همراه با بارون اشک میریخت
لای اون گل ها راه میرفت
همزمان با راه رفتنش دستشو میبرد سمت ساقه گل ها و اونا رو میکَند

جون گل هارو داشت میگرفت
خار ساقه گل ها مانعش نمیشدنو بدتر اونارو نابود میکرد

بلند بلند گریه میکرد
میدویید و داد میزد
داشت خودشو نابود میکرد

روی زانو هاش افتاد و دور کمرشو گرفت

دست هاشو نگاه کرد
پر تیغ شده بود

دست هاش زخم شده بودن و میسوخت
ولی دردش بدتر از رفتنش نبود
________________________________-
ادامه دارد... .
دیدگاه ها (۱)

سیآه چآله وحشــــی سه پآرتی V P.3 لحظه ای از خودش بیخود ش...

سیآه چآله وحشـــیسه پآرتی VP.1هوایی ابری وغمگینتهیونگ وسط دش...

دخــتــر خـــآص سه پآرتی jk p.3 جئون فقط نگرانش بود ونوس:...

𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 ::part¹⁴"روی تخت دراز کشیدو به سقف خیره شد..خو...

معشوقه دشمن P²⁶لبه ی تخت نشسته بود و دستاشو بالا برده بود تا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط