دلتنگ که می شوی

دلتنگ که می شوی
فال می گیری
چشمانت را می بندی
می گویی :
- می شود بگویی او دلش تنگ هست یا نه ؟
و حافظ هم که انگار دلش به حالِ
بی قراریت سوخته است می گوید :
- یوسفِ گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
و همانجاست که می باری و در دل می گویی :
یوسفِ من اصلا گم نشده حافظ جان
یوسفِ من جایی حوالیِ همین نزدیکی ها
مرا گم کرده !
دیدگاه ها (۰)

سیگار نصفه کشیده‌ات رو میندازی تو فنجون قهوه‌ی نیمه خورده‌ات...

بهش گفتیم جانِ دل . .حواست به موهامون هست؟سفیدشون کردی : )!خ...

- یه قولی بهم میدی؟+ تا چی باشه!- اینکه هیچ‌وقت منو فراموش ن...

حال و اوضاعِ این روزام رو فقط هوشنگ گلشیری بزرگوار میتونه با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط