سیگار نصفه کشیده ات رو میندازی تو فنجون قهوه ی نیمه خورده
سیگار نصفه کشیدهات رو میندازی تو فنجون قهوهی نیمه خوردهات، نگاهت میکنم و میگم: همهی کارهات نصفه است، حتى عاشق شدنت.
دود سیگار رو بیرون میدی و میگی: به غیر رفتنم! من کاملا رفتم، ولی توی دیوانه هنوز منو میبینی و باهام حرف میزنی.
دود سیگار رو بیرون میدی و میگی: به غیر رفتنم! من کاملا رفتم، ولی توی دیوانه هنوز منو میبینی و باهام حرف میزنی.
۵.۱k
۲۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.