می روم با تمام سنگینی و آنچه که بر دوش دارم...
می روم با تمام سنگینی و آنچه که بر دوش دارم...
بسوی آنچه که نمیدانم...
با زخم هایی که بر تن دارم...
با هدفی که فکر میکنم زیباست اما به پوچی منتهی می شود...
تنهاتر از همیشه...
با آرزوهایی که کاش نمی کردم...
و تجربه ایی که وزن آن دارد من را خرد می کند...
با قدرتی که فقط از امید و تعهد می آید...
و با یاد گرفتن اینکه جریان هر رودخانه ایی براساس مسیری که برایش باز شده تشکیل می شود و هیچ رودخانه ایی نمی تواند مسیری غیر از آن برای خود باز کند...
,
آیا همراه می شوی ؟
و تا چه زمانی در کنار من خواهی بود؟
بسوی آنچه که نمیدانم...
با زخم هایی که بر تن دارم...
با هدفی که فکر میکنم زیباست اما به پوچی منتهی می شود...
تنهاتر از همیشه...
با آرزوهایی که کاش نمی کردم...
و تجربه ایی که وزن آن دارد من را خرد می کند...
با قدرتی که فقط از امید و تعهد می آید...
و با یاد گرفتن اینکه جریان هر رودخانه ایی براساس مسیری که برایش باز شده تشکیل می شود و هیچ رودخانه ایی نمی تواند مسیری غیر از آن برای خود باز کند...
,
آیا همراه می شوی ؟
و تا چه زمانی در کنار من خواهی بود؟
۵.۶k
۱۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.