صبح
صبح
ویو جین
از خواب بیدار شدم دیدم ات نیست
ترسیدم زود بلند شدم رفتم پایین دیدم داره
صبحونه درست میکنه اروم از پشت بغلش کردم
ات:صبحت بخیر
جین: همچنین
ات:جین این کاغذ رو بگیر توش بنویس
جین سرشو به نشونه ی باشه تکون داد
جین نوشت : امروز میریم برات سعمک میخریم
ات جین رو بغل کرد
بعد خورد صبحونه رفتن حاضر شدن
جین دست ات رو گرفت سوار ماشین شدن
رفتن داروخونه
جین :سلام واسه همسرم یه سعمک میخواستم
پزیرش :لطفا از اون یکی در بیاید داخل تا تست کنید
جین:ممنون
جیندوباره دست ات رو گرفت و برد پیش پرستار
پرستار :یکی یکی امتحان کنید
ـ
پرستار روی کاغذ نوشت اگه صدامو شنیدی بگو
ات تایید کرد
چند دقیقه بعد
پرستار : صدامو میشنوی
ات :.....
پرستار :الان صدامو میشنوی
ات:ا.اره صداتونو میشنوم
پرستار:خوبه مبارکتون باشه
ات:بغلم نمیکنی
جین : میتونی صدامو بشنوی
ات:اره
بعد حساب کردن
جین:بریم کمپانی
ات:باشه
جین و ات رفتن کمپانی بعد رفتن سالن دنس
جین :سلام ما اومدیم
اعضا:سلام
ات:س.سلام
اعضا:سلام ات......جین به ات گفتی
ات:چی رو
کوک:مگه میشنوی
ات:خب اره
جیمین:چطور
ات:با جین رفتیم سعمک خریدم
جیهوپ:مبارکه
ات:راستی جین چی باید بهم میگفتی
جین:خب ات میدونی درخواست عمل جراحی دادم توی ۶ژانوئه
ات:یه ماه دیگه
جین:اره
ات:خب چرا نمیخواستی من بدونم
جین:فکر کردم شاید بترسی
ات:من ؟ من ترسو نیستم
کوک: وای سوسک
ات:جیغ* کجاست
کوک: خنده
ات :من نترسیدم شکه شدم
جین سر ات رو میبوسه
ویو جین
از خواب بیدار شدم دیدم ات نیست
ترسیدم زود بلند شدم رفتم پایین دیدم داره
صبحونه درست میکنه اروم از پشت بغلش کردم
ات:صبحت بخیر
جین: همچنین
ات:جین این کاغذ رو بگیر توش بنویس
جین سرشو به نشونه ی باشه تکون داد
جین نوشت : امروز میریم برات سعمک میخریم
ات جین رو بغل کرد
بعد خورد صبحونه رفتن حاضر شدن
جین دست ات رو گرفت سوار ماشین شدن
رفتن داروخونه
جین :سلام واسه همسرم یه سعمک میخواستم
پزیرش :لطفا از اون یکی در بیاید داخل تا تست کنید
جین:ممنون
جیندوباره دست ات رو گرفت و برد پیش پرستار
پرستار :یکی یکی امتحان کنید
ـ
پرستار روی کاغذ نوشت اگه صدامو شنیدی بگو
ات تایید کرد
چند دقیقه بعد
پرستار : صدامو میشنوی
ات :.....
پرستار :الان صدامو میشنوی
ات:ا.اره صداتونو میشنوم
پرستار:خوبه مبارکتون باشه
ات:بغلم نمیکنی
جین : میتونی صدامو بشنوی
ات:اره
بعد حساب کردن
جین:بریم کمپانی
ات:باشه
جین و ات رفتن کمپانی بعد رفتن سالن دنس
جین :سلام ما اومدیم
اعضا:سلام
ات:س.سلام
اعضا:سلام ات......جین به ات گفتی
ات:چی رو
کوک:مگه میشنوی
ات:خب اره
جیمین:چطور
ات:با جین رفتیم سعمک خریدم
جیهوپ:مبارکه
ات:راستی جین چی باید بهم میگفتی
جین:خب ات میدونی درخواست عمل جراحی دادم توی ۶ژانوئه
ات:یه ماه دیگه
جین:اره
ات:خب چرا نمیخواستی من بدونم
جین:فکر کردم شاید بترسی
ات:من ؟ من ترسو نیستم
کوک: وای سوسک
ات:جیغ* کجاست
کوک: خنده
ات :من نترسیدم شکه شدم
جین سر ات رو میبوسه
۱۱.۶k
۰۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.