ما اگر خندیدیم، واقعا خندیدیم و اگر اخمو و غمگین بودیم، و
ما اگر خندیدیم، واقعا خندیدیم و اگر اخمو و غمگین بودیم، واقعا همین بودیم؟ بله بودیم. ما همیشه خودمان بودیم و این آخرین هنرمان بود. داستان ما داخل هیچ کتابی نرفت، ولیکن خودمان هم از هیچ کتابی بیرون نرفتیم. ذهنمان دُرست شبیه فراموشخانهی میرشکاک بود، تاریک و ترسناک و هراسناک از هجومِ تردیدها به قاموسِ قلبمان. پوست کرگدن نداشتیم که کُلُفتنمایی کنیم، ولی آنقدر هم پرنده نبودیم که پرواز کردن، مرهمی باشد بر سنگینی بالهایمان. ما فقط خودمان بودیم، پوستناکلفتِ بیپروبال و این بهترین صفتِ ما خواهد بود اگر همچنان بمانیم و اگر همچنان بخندیم...
پ.ن؛ برای تمام کسانی که هنوز وانمود میکنند
قویاند به رغم آسیبی که به قلبشان رسیده!
درود بر شما، دور از غم بمانید؛
آمین...🙏🌹
پ.ن؛ برای تمام کسانی که هنوز وانمود میکنند
قویاند به رغم آسیبی که به قلبشان رسیده!
درود بر شما، دور از غم بمانید؛
آمین...🙏🌹
۲۱.۳k
۲۷ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.