نشست تو ماشین ..
نشست تو ماشین ..
دستاش می لرزید ..
بخاری روشن کردم ؛
گفت: ماشینت بوی دریا میده ..
گفتم: ماهی خریده بودم ؛
گفت: ماهی مُرده که بوی دریا نمیده !
گفتم: هرچیزی موقع مرگ، بوی اونجایی رو میده که دلتنگشه ..
گفت:پس من بمیرم، بوی تورو میدم :)🌊
دستاش می لرزید ..
بخاری روشن کردم ؛
گفت: ماشینت بوی دریا میده ..
گفتم: ماهی خریده بودم ؛
گفت: ماهی مُرده که بوی دریا نمیده !
گفتم: هرچیزی موقع مرگ، بوی اونجایی رو میده که دلتنگشه ..
گفت:پس من بمیرم، بوی تورو میدم :)🌊
۲۲۴.۱k
۱۸ تیر ۱۴۰۰