تو کپشن داستانو نوشتم که چی شده و اروین عاشق کیه
تو کپشن داستانو نوشتم که چی شده و اروین عاشق کیه
اروین و دوستش وقتی که برای کارآموزی تو ارتش بودن هرروز میرفتن به بار یه بار که رفته بودن بار یه دختر خوشگل دیدن اروین عاشقش شد ولی دوستشم عاشق دختر شده بود اروین عشقشو اعتراف نکرد چون میخواست وارد ارتش بشه و نمیدونست که کی قراره بمیره ولی دوستش رفت عشقشو اعتراف کرد با دختره هم ازدواج کرد و تصمیم گرفت مثل مردم عادی همراه همسرش توی دیوار زندگی کنه اروین سالها بعد که دوستش رو دید بهش گفت که عاشق دختره بوده و اگه میشد حالا هم عاشقش بود دوستش هم گفت من از اول اینو میدونستم ولی با دختره ازدواج کردم نه که حرس تو در بیاد بلکه دیدم تو تایتان هارو انتخاب کردی من هم که عشقم رو انتخاب کرده بودم رفتم و بهش اعتراف کردم اگه تایتان هارو انتخاب نکرده بودی و میخواستی با دختره باشی با کمال میل قبول میکردم و حتی کمکت میکردم ( فکر کنم اسم دوستش نایل بود )
اروین و دوستش وقتی که برای کارآموزی تو ارتش بودن هرروز میرفتن به بار یه بار که رفته بودن بار یه دختر خوشگل دیدن اروین عاشقش شد ولی دوستشم عاشق دختر شده بود اروین عشقشو اعتراف نکرد چون میخواست وارد ارتش بشه و نمیدونست که کی قراره بمیره ولی دوستش رفت عشقشو اعتراف کرد با دختره هم ازدواج کرد و تصمیم گرفت مثل مردم عادی همراه همسرش توی دیوار زندگی کنه اروین سالها بعد که دوستش رو دید بهش گفت که عاشق دختره بوده و اگه میشد حالا هم عاشقش بود دوستش هم گفت من از اول اینو میدونستم ولی با دختره ازدواج کردم نه که حرس تو در بیاد بلکه دیدم تو تایتان هارو انتخاب کردی من هم که عشقم رو انتخاب کرده بودم رفتم و بهش اعتراف کردم اگه تایتان هارو انتخاب نکرده بودی و میخواستی با دختره باشی با کمال میل قبول میکردم و حتی کمکت میکردم ( فکر کنم اسم دوستش نایل بود )
۲.۶k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.