رمان رویای من
رمان رویای من
پارت ۵۶
حمید، نه سلیقه ات به مادرت رفته ای کاش بود و میدید
ارسلان، هی
حمید، بیچاره دیانا
ارسلان، چرا بیچاره
حمید، گیر تو افتاده دیگه
ارسلان، مگه چشمه
حميد، لجباز حرص درآر حرف گوش نکن زود جوش مغرور بازم بگم
ارسلان، باباااا
حميد، بلههه
ارسلان، منم گناه دارم
حمید، یکی تو گناه داری یکی من
ارسلان، نوچ ولش کن اینارو از وقتی دیانا و
دیدم قلبم تند تند زد ولی
فکر نمیکردم الان بخوام
به راحتی باهاش ازدواج کنم
حمید، اونقدر هم راحت نیست
پارت ۵۶
حمید، نه سلیقه ات به مادرت رفته ای کاش بود و میدید
ارسلان، هی
حمید، بیچاره دیانا
ارسلان، چرا بیچاره
حمید، گیر تو افتاده دیگه
ارسلان، مگه چشمه
حميد، لجباز حرص درآر حرف گوش نکن زود جوش مغرور بازم بگم
ارسلان، باباااا
حميد، بلههه
ارسلان، منم گناه دارم
حمید، یکی تو گناه داری یکی من
ارسلان، نوچ ولش کن اینارو از وقتی دیانا و
دیدم قلبم تند تند زد ولی
فکر نمیکردم الان بخوام
به راحتی باهاش ازدواج کنم
حمید، اونقدر هم راحت نیست
۴۳۸
۲۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.