یه جا خوندم نوشته بود:
یه جا خوندم نوشته بود:
"تورا از زخم های که در سینه ات داری میبوسم و میگویم،تمام حال خوب های دیر شده، دیگر جزئی از زندگی نیستند.
من اما دوست داشتم کمی از زندگی ات باشم...!"
"تورا از زخم های که در سینه ات داری میبوسم و میگویم،تمام حال خوب های دیر شده، دیگر جزئی از زندگی نیستند.
من اما دوست داشتم کمی از زندگی ات باشم...!"
۳.۷k
۲۵ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.