ایدل من p1
ایدل من p1
از زبان ات
امروز هم مثل همیشه کله صحر تو شرکت رئیسم بودم ک منشی اومد سمتم
. خانوم ات رئیس کارتون دارن
+اوک الان میرم
رفتم جلوی در دفترش وایسادم مثل همیش قراره بگه برام ی زیر خواب تازه پیدا کنم واقعا ادم عوضیه در زدم و رفتم داخل
+چه کارم داشتید رئیس
. ات قراره ترو بفرستم بادیگارد گروه بی تی اس شی میشناسیشون ک
+بله میشناسمشون ولی برای چ دلیل
. انگار یکی از اعضا شونو تهدید ب مرگ کردن و میخوان ی بادیگارد حرفه ای و شخصی رو براشون بگیرن
+بادیگارد هر ۷تاشون میشم یا یکی از اعضا
. بادیگارد جئون جونکوک میشی شخصی
+چشم رئیس
. برو خونه فردا صبح ساعت ۷برو ب کمپانی اسمتو دادم بهشون بگی لی اتم میبرنت پیش پی دی نیم ک رفیق منه الانم میتونی بری
+چشم رئیس کار دیگه ای ندارید
.نه برو
رفتم بیرون و اروم زیر لب گفتم
+اه من بی کار بودم مگه قراره بادیگارد اون بچه ۵ساله ها شم(توهین نمیکنم فیکه)
رقتم بیرون رفتم سمت موطورم و رفتم خونه
از زبان کوک
تازگسا تهدید ب مرگم کردن و هرجا میرم ی ون سیاه دنبالم میکنه واقعامیترسم حتی جلوی خونمم پارک میکن(ای ساکسیفنای عوضییی😡😡) ب کمپانی گفتم و گفتن ی بادیگارد شخصی برام میگیرن بهم خبر دادن قراره ی دختر ۲۳ساله بادیگاردم شه واقعا ی دختر اونم از من کوچیک تر مگه چ قدرتی داره
✓ همون قدرتو داره ک میتونه از پس ۳۰تا مرد گولاخ بر بیاد اونم تنهایی
_ماشاللّه بهش
✓فردا قراره بیاد اینجا توعم بیا ببینش
_چشم
ویو صبح
از زبان ات
از خواب پا شدم ی دوش ۱۰میمی گرفتم ی ارایش تقریبن غلیض کردم و ی شلوار جین مشکی با ی نیم تنه ی ورزشی پوشیدم از روشم ی ژاکت چرم موهای خیلی کوتاه نسفشو از بالا بستم و ی صبحونه سبک خوردم و رفتم سمت موطورم و ب سمت کمپانی حرکت کردم
از زبان ات
امروز هم مثل همیشه کله صحر تو شرکت رئیسم بودم ک منشی اومد سمتم
. خانوم ات رئیس کارتون دارن
+اوک الان میرم
رفتم جلوی در دفترش وایسادم مثل همیش قراره بگه برام ی زیر خواب تازه پیدا کنم واقعا ادم عوضیه در زدم و رفتم داخل
+چه کارم داشتید رئیس
. ات قراره ترو بفرستم بادیگارد گروه بی تی اس شی میشناسیشون ک
+بله میشناسمشون ولی برای چ دلیل
. انگار یکی از اعضا شونو تهدید ب مرگ کردن و میخوان ی بادیگارد حرفه ای و شخصی رو براشون بگیرن
+بادیگارد هر ۷تاشون میشم یا یکی از اعضا
. بادیگارد جئون جونکوک میشی شخصی
+چشم رئیس
. برو خونه فردا صبح ساعت ۷برو ب کمپانی اسمتو دادم بهشون بگی لی اتم میبرنت پیش پی دی نیم ک رفیق منه الانم میتونی بری
+چشم رئیس کار دیگه ای ندارید
.نه برو
رفتم بیرون و اروم زیر لب گفتم
+اه من بی کار بودم مگه قراره بادیگارد اون بچه ۵ساله ها شم(توهین نمیکنم فیکه)
رقتم بیرون رفتم سمت موطورم و رفتم خونه
از زبان کوک
تازگسا تهدید ب مرگم کردن و هرجا میرم ی ون سیاه دنبالم میکنه واقعامیترسم حتی جلوی خونمم پارک میکن(ای ساکسیفنای عوضییی😡😡) ب کمپانی گفتم و گفتن ی بادیگارد شخصی برام میگیرن بهم خبر دادن قراره ی دختر ۲۳ساله بادیگاردم شه واقعا ی دختر اونم از من کوچیک تر مگه چ قدرتی داره
✓ همون قدرتو داره ک میتونه از پس ۳۰تا مرد گولاخ بر بیاد اونم تنهایی
_ماشاللّه بهش
✓فردا قراره بیاد اینجا توعم بیا ببینش
_چشم
ویو صبح
از زبان ات
از خواب پا شدم ی دوش ۱۰میمی گرفتم ی ارایش تقریبن غلیض کردم و ی شلوار جین مشکی با ی نیم تنه ی ورزشی پوشیدم از روشم ی ژاکت چرم موهای خیلی کوتاه نسفشو از بالا بستم و ی صبحونه سبک خوردم و رفتم سمت موطورم و ب سمت کمپانی حرکت کردم
۸.۱k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.