ایدل منp1ادامه
ایدل منp1ادامه
چند میم بعد
رسیدم کمپانی موطورمو جلوش پارک کردم و پیاده شدم رفتم داخل ک جلوی در چنتا بادیگارد بود از ادمای خودم بودن ک با دیدنم تعظیم کردن ی دختر جوون اومد پیشم و گفت
.شما لی ات هستید درسته
+اوهوم (سرد)
.انگار اهل حرف زدن نیستین
+اوهوم(سردد)
.خب از این ور ویبرمتون پیش پی دی نیم
رفتیم سمت اسانسور در اسانسور باز شد و جنتا پسر اومدن بیرون درسته بی تی اس بودن جیمین نامجون یونگی جی هوپ😭
.سلام پسرا ایشون بادیگارد شخصی کوک و بادیگارد شمان
اعضا:سلام تعظیم
ی تعضیم کوچیک کردم و گفتم+اوهوم(سرددد)
جیمینی:انگار اهل حرف زدن نی
.درسته جیمین شی
نامجون:پسرا بریم دیگه از گشنگی مردم
+کجا میرید
نامجون:ببخشید...؟
+گفتم کجا میرید من بادیگاردتونم باید بدونم کجا میرید میاید
جی هوپ:چ سردی میحرفیم میریم رستوران نزدیک کمپانی
+بدون بادیگارد حق ندارید برید
یونگی:۲تا میان
+کافی نیست باید ۴تا باشن
+هی دختر جون
.بله
+همین الان ۴تا بادیگارد بفرست باهاشون برن
.چشم
+من خودم میرم پیش پی دی نیم
.چشم
من رفتم سمت طبقه اخر
جیمینی:این چرا انقد سرده
جی هوپ:نمد
رفتم سمت ی دفتر در زدم و وارد شدم درسته دفتر پی دی نیم بود ک گفت
✓ات اخرین بار چند روز پیش دیدمت درسته
+بله (بسیار سرد)
✓مثل همیشه سردی خب چیزی میخوری
+نه ممنون(ات کلا و همیشه سرد حرف میزنه بفهمین دیگه هی نگم)
✓خب بشین میدونی جریانو دیگه چرا قراره بادیگارد شخصی جونگ کوک شی
+بله میدونم...
✓خب همچی امادس میگم کوک.بیاد ببینیش و.ببینتت
+چشم
چند میم بعد
از زبان کوک
رفتم داخل دفتر پی دی نیم ک ی دختر با اومدنم پا شد چقد خوشگل بود چشای درشت و کشیده لبای توپر بینی کوچیک کلا اوففففف اصا
✓کوک ایشون بادیگاردتت هست
_به به چ بادیگاردی بمیرم براش
+هان...؟
_هیچی خوشحالم میبینمت
+اهوم
✓خب میتونی کارتو از همین الان شروع کنی منشی بهت نشون میده کمپانی رو
ی تعظیم بسیار ریز کردم و گفتم
+چشم رئیس
و رفتم بیرون
_ااا پی دی نیم شی پسرا رفتن رستوران منم میرم
✓اوک.برو
چند میم بعد
رسیدم کمپانی موطورمو جلوش پارک کردم و پیاده شدم رفتم داخل ک جلوی در چنتا بادیگارد بود از ادمای خودم بودن ک با دیدنم تعظیم کردن ی دختر جوون اومد پیشم و گفت
.شما لی ات هستید درسته
+اوهوم (سرد)
.انگار اهل حرف زدن نیستین
+اوهوم(سردد)
.خب از این ور ویبرمتون پیش پی دی نیم
رفتیم سمت اسانسور در اسانسور باز شد و جنتا پسر اومدن بیرون درسته بی تی اس بودن جیمین نامجون یونگی جی هوپ😭
.سلام پسرا ایشون بادیگارد شخصی کوک و بادیگارد شمان
اعضا:سلام تعظیم
ی تعضیم کوچیک کردم و گفتم+اوهوم(سرددد)
جیمینی:انگار اهل حرف زدن نی
.درسته جیمین شی
نامجون:پسرا بریم دیگه از گشنگی مردم
+کجا میرید
نامجون:ببخشید...؟
+گفتم کجا میرید من بادیگاردتونم باید بدونم کجا میرید میاید
جی هوپ:چ سردی میحرفیم میریم رستوران نزدیک کمپانی
+بدون بادیگارد حق ندارید برید
یونگی:۲تا میان
+کافی نیست باید ۴تا باشن
+هی دختر جون
.بله
+همین الان ۴تا بادیگارد بفرست باهاشون برن
.چشم
+من خودم میرم پیش پی دی نیم
.چشم
من رفتم سمت طبقه اخر
جیمینی:این چرا انقد سرده
جی هوپ:نمد
رفتم سمت ی دفتر در زدم و وارد شدم درسته دفتر پی دی نیم بود ک گفت
✓ات اخرین بار چند روز پیش دیدمت درسته
+بله (بسیار سرد)
✓مثل همیشه سردی خب چیزی میخوری
+نه ممنون(ات کلا و همیشه سرد حرف میزنه بفهمین دیگه هی نگم)
✓خب بشین میدونی جریانو دیگه چرا قراره بادیگارد شخصی جونگ کوک شی
+بله میدونم...
✓خب همچی امادس میگم کوک.بیاد ببینیش و.ببینتت
+چشم
چند میم بعد
از زبان کوک
رفتم داخل دفتر پی دی نیم ک ی دختر با اومدنم پا شد چقد خوشگل بود چشای درشت و کشیده لبای توپر بینی کوچیک کلا اوففففف اصا
✓کوک ایشون بادیگاردتت هست
_به به چ بادیگاردی بمیرم براش
+هان...؟
_هیچی خوشحالم میبینمت
+اهوم
✓خب میتونی کارتو از همین الان شروع کنی منشی بهت نشون میده کمپانی رو
ی تعظیم بسیار ریز کردم و گفتم
+چشم رئیس
و رفتم بیرون
_ااا پی دی نیم شی پسرا رفتن رستوران منم میرم
✓اوک.برو
۷.۳k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.