با همه ی شعر و غزل خوانی ام
با همه ی شعر و غزل خوانی ام
گنگ ترین واژه ی عرفانی ام
گوی مرا طاقت صبری نماند
کز طلب عشق تو چوگانی ام
فخر من این است که در عید تو
پیش قدم های تو قربانی ام
تو غزل معرفت و حکمتی
من خط نشناخته،سریانی ام
شاعرم و فال به نامت زدم
ترسم از آن است بسوزانی ام
باغ تو را در همه جا آبیار
نیست به جز دیده ی بارانی ام
ناب ترین شعر همی دانمت
سخت ترین قافیه می دانی ام
عقل ز دستم شده و سایه وار
در شُرف بی سر و سامانی ام
پیش بیا طالع من را بخوان
تا که بدانی ز پریشانی ام
در دل من تیرگی داغ هاست
گرچه پر از هاله ی نورانی ام...
#خاصترین
گنگ ترین واژه ی عرفانی ام
گوی مرا طاقت صبری نماند
کز طلب عشق تو چوگانی ام
فخر من این است که در عید تو
پیش قدم های تو قربانی ام
تو غزل معرفت و حکمتی
من خط نشناخته،سریانی ام
شاعرم و فال به نامت زدم
ترسم از آن است بسوزانی ام
باغ تو را در همه جا آبیار
نیست به جز دیده ی بارانی ام
ناب ترین شعر همی دانمت
سخت ترین قافیه می دانی ام
عقل ز دستم شده و سایه وار
در شُرف بی سر و سامانی ام
پیش بیا طالع من را بخوان
تا که بدانی ز پریشانی ام
در دل من تیرگی داغ هاست
گرچه پر از هاله ی نورانی ام...
#خاصترین
۸.۷k
۰۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.