🌹🕊 لاله های زینبی
🌹🕊#لاله_های_زینبی
✍شهید مهران خالدی متولد ۲۶ خرداد سال ۱۳۵۲ درتهران متولد شد پدرش متولد همدان و سرهنگ بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی و مادرش خانه دار است.یک برادر بزرگتر از خودش و برادری کوچکتر از خود داشت.شهید خالدی از همان سنین کم مشغول خدمت در گروه های جهادی بود از ۱۶ سالگی به عضویت جمعیت هلال احمر در آمد
🌴با آغاز جنگ در سوریه عزم رفتن به میدان کرد و از سال ۹۰ بصورت مقطعی و چند روزه عازم سوریه میشدند تا اینکه مهر ماه سال ۹۵ بود که به مدت ۹ ماه برای دفاع از حرم عمه سادات و سه ساله اباعبدالله الحسین به سوریه رفت ودر شهر های حلب و تدمر مشغول جهاد شد. به دلیل شهادت دوستانشان به شدت بهم ریخته و ناراحت بودند.بعد از پایان این ۹ ماه به تهران بازگشتند.ایشان همش ناراحت بودند و بهم ریخته و می گفتند حتما یک اشکالی در من وجود دارد که رفتم و برگشتم و هیچ اتفاقی برایم نیفتاد. آرزوی شهادت در سر داشتند و ذکر همیشگی قنوتشان" اللهم الرزقنا شهاده فی سبیلک"بود.همیشه می گفتند که اول و آخر که همه قرار است بمیریم حیف نیست که همینطوری و بی معنی از دنیا برویم؟ به همسرشان همیشه می گفتند که برایم دعا کن شهید شوم تو اگر دعا کنی میشود.
🌾بعداز آن ۹ ماه که بازگشتند پوستشان دچار حساسیت شد به طوری که روی گردن و پاها تاول های بزرگ میزد و زخم میشد چندین بار به دکتر پوست مراجعه می کردند و آزمایش های مختلف دادند اما پزشکان تشخیص و علتی برای این زخم ها پیدا نمیکردند تا اینکه در سال ۹۸ بود که بعداز آزمایش های متعدد مشخص شد که به دلیل حضور در مناطق جنگی و بمب های شیمیایی گروه ملعون داعش شیمیایی شده اند و ۳۵ درصد از ریه شان از بین رفته است.تیر ماه سال ۹۹ مجدد به سوریه اعزام شدند و در دمشق مستقر بودند و به شهرای مختلف مثل بوکمال و دیر الزور و حماه ماموریت می رفتند در این مدت این زخم های پوستی شدت شان چند برابر شد اما بخاطر مشغله شدید کاری شون نتوانستند پیگیری کنند.
🌷هفته آخر بهمن ماه بود جراحت و زخم ها به اوج خود رسید و تنفسشان دچار مشکل شد در دمشق شروع به درمان و مداوا کردند اما بی اثر بود و حالشان به شدت وخیم و در نهایت در بامداد روز پنج شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹ به علت مجروحیت ناشی از فیض رفیع شهادت نائل آمدند.
🌹#پاسـدار_مدافـع_حـرم
#شهـید_مهران_خالدی
اسالروز_شهادت.....🕊
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان
و شادی روح شهدا 🥀
صلوات
✍شهید مهران خالدی متولد ۲۶ خرداد سال ۱۳۵۲ درتهران متولد شد پدرش متولد همدان و سرهنگ بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی و مادرش خانه دار است.یک برادر بزرگتر از خودش و برادری کوچکتر از خود داشت.شهید خالدی از همان سنین کم مشغول خدمت در گروه های جهادی بود از ۱۶ سالگی به عضویت جمعیت هلال احمر در آمد
🌴با آغاز جنگ در سوریه عزم رفتن به میدان کرد و از سال ۹۰ بصورت مقطعی و چند روزه عازم سوریه میشدند تا اینکه مهر ماه سال ۹۵ بود که به مدت ۹ ماه برای دفاع از حرم عمه سادات و سه ساله اباعبدالله الحسین به سوریه رفت ودر شهر های حلب و تدمر مشغول جهاد شد. به دلیل شهادت دوستانشان به شدت بهم ریخته و ناراحت بودند.بعد از پایان این ۹ ماه به تهران بازگشتند.ایشان همش ناراحت بودند و بهم ریخته و می گفتند حتما یک اشکالی در من وجود دارد که رفتم و برگشتم و هیچ اتفاقی برایم نیفتاد. آرزوی شهادت در سر داشتند و ذکر همیشگی قنوتشان" اللهم الرزقنا شهاده فی سبیلک"بود.همیشه می گفتند که اول و آخر که همه قرار است بمیریم حیف نیست که همینطوری و بی معنی از دنیا برویم؟ به همسرشان همیشه می گفتند که برایم دعا کن شهید شوم تو اگر دعا کنی میشود.
🌾بعداز آن ۹ ماه که بازگشتند پوستشان دچار حساسیت شد به طوری که روی گردن و پاها تاول های بزرگ میزد و زخم میشد چندین بار به دکتر پوست مراجعه می کردند و آزمایش های مختلف دادند اما پزشکان تشخیص و علتی برای این زخم ها پیدا نمیکردند تا اینکه در سال ۹۸ بود که بعداز آزمایش های متعدد مشخص شد که به دلیل حضور در مناطق جنگی و بمب های شیمیایی گروه ملعون داعش شیمیایی شده اند و ۳۵ درصد از ریه شان از بین رفته است.تیر ماه سال ۹۹ مجدد به سوریه اعزام شدند و در دمشق مستقر بودند و به شهرای مختلف مثل بوکمال و دیر الزور و حماه ماموریت می رفتند در این مدت این زخم های پوستی شدت شان چند برابر شد اما بخاطر مشغله شدید کاری شون نتوانستند پیگیری کنند.
🌷هفته آخر بهمن ماه بود جراحت و زخم ها به اوج خود رسید و تنفسشان دچار مشکل شد در دمشق شروع به درمان و مداوا کردند اما بی اثر بود و حالشان به شدت وخیم و در نهایت در بامداد روز پنج شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹ به علت مجروحیت ناشی از فیض رفیع شهادت نائل آمدند.
🌹#پاسـدار_مدافـع_حـرم
#شهـید_مهران_خالدی
اسالروز_شهادت.....🕊
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان
و شادی روح شهدا 🥀
صلوات
۳.۹k
۱۴ اسفند ۱۴۰۲