خاطرات درخشانی هم از کلاس دنس اممم به جا موند
خاطرات درخشانی هم از کلاس دنس اممم به جا موند
اکسوالی که جلوی کای خشتکش جر خورد
اون یکی اکسوالی که وسط دنس بود باباش اومد تو اتاقش و پوکر فیس زل زد بهش
یا اون اری پر تلاشی که کلا برای دیدن کای اومده بود رو تخت لم داده و بود کایُ نگاه میکرد
کای : « میبینم که سخت تو ذهنت مشغول رقصیدنی؟ بلند شو برقص»
اکسوالی که جلوی کای خشتکش جر خورد
اون یکی اکسوالی که وسط دنس بود باباش اومد تو اتاقش و پوکر فیس زل زد بهش
یا اون اری پر تلاشی که کلا برای دیدن کای اومده بود رو تخت لم داده و بود کایُ نگاه میکرد
کای : « میبینم که سخت تو ذهنت مشغول رقصیدنی؟ بلند شو برقص»
۷.۲k
۱۱ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.