عاشقانه بابابامحمدم
عرضم حضورت نازنین بابا😭😭😭حالم خراب است
این چشمهای غمزده هر شب پر آب است
تو شانه باشی یا نباشی من همینم
شب گریه هایم جزئی از این رختخواب است
هر شب به عکست خیره ام به چشمهایی
که مثل دو یاقوت مشکی توی قاب است
با حلقه ی موهای من آن شب چه کردی؟
که بی حضورت دائما در پیچ و تاب است
گفتی که مثل سایه هستی در کنارم
پس کو؟ کجایی؟ گریه هایم بی حساب است
این بار جای نامه شعری می فرستم
هرچند می دانم همیشه بی جواب است
تو اهل ماندن در کنار من نبودی
تقصیر تو نه! بخت من انگار خواب است
بر گردنم جای دو دستت مانده خالی
این گردن آویزی که می بینی طناب است..
روحت شاد پدرم😭😭😭
این چشمهای غمزده هر شب پر آب است
تو شانه باشی یا نباشی من همینم
شب گریه هایم جزئی از این رختخواب است
هر شب به عکست خیره ام به چشمهایی
که مثل دو یاقوت مشکی توی قاب است
با حلقه ی موهای من آن شب چه کردی؟
که بی حضورت دائما در پیچ و تاب است
گفتی که مثل سایه هستی در کنارم
پس کو؟ کجایی؟ گریه هایم بی حساب است
این بار جای نامه شعری می فرستم
هرچند می دانم همیشه بی جواب است
تو اهل ماندن در کنار من نبودی
تقصیر تو نه! بخت من انگار خواب است
بر گردنم جای دو دستت مانده خالی
این گردن آویزی که می بینی طناب است..
روحت شاد پدرم😭😭😭
۲۱.۰k
۱۳ تیر ۱۴۰۳