گرچه تنت راهنوز لمس نکرده تنم
#گرچهتنتراهنوزلمسنکردهتنم
بوی تو را می دهد هر نخ پیراهنم
در رگ من جای خون می دود اکنون جنون
چون که معطر به توست، هرچه نفس می زنم
هم، همه ام سوختند، هم همه را سوختم
خرمن در آتشم، آتش در خرمنم
در خودم آتش زدم غافل از اینکه کنون
من توام و اوفتاد خون تو بر گردنم
فاصله ی عشق و مرگ، طی شده با پای من
گر نپذیری تو نیست طاقت برگشتنم
پشت در دوستی "کیستی؟" از من مپرس
پیش تو من کیستم؟ تا که بگویم "منم"...
بوی تو را می دهد هر نخ پیراهنم
در رگ من جای خون می دود اکنون جنون
چون که معطر به توست، هرچه نفس می زنم
هم، همه ام سوختند، هم همه را سوختم
خرمن در آتشم، آتش در خرمنم
در خودم آتش زدم غافل از اینکه کنون
من توام و اوفتاد خون تو بر گردنم
فاصله ی عشق و مرگ، طی شده با پای من
گر نپذیری تو نیست طاقت برگشتنم
پشت در دوستی "کیستی؟" از من مپرس
پیش تو من کیستم؟ تا که بگویم "منم"...
۷.۹k
۱۶ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.