پا برهنه سوی در رفتم که جانان است او

پا برهنه سوی در رفتم که جانان است او
حیف شد جانان نبود اندر خیال آمده بود!

💫بینِ تمامِ مردمِ این شهر گشته ام
شیرینیِ نگاهِ تو را هیچکس نداشت💫


#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#عاشقانه
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

آدميزاد دوست دارهيه رفيقىيه عشقىيه پناهىهميشه منتظرش باشههمي...

مسافرت با خانواده دقیقا همین شکلیه😅😂🤭#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس...

میانِ اینهمه نیرنگ و این دروغ و فریبتو یک حقیقتِ محضی که دوس...

الهی پایانِ زندگی همه عاقبت به خیری باشد...💫رُبما یُساق إلیک...

بی‌مزه است هر چه در این شهر می‌چِشَمجا مانده بر لبانِ تو حسِ...

برایم از رنجی بنویس که تورا آهسته پیر کرد و از نفس انداختبگو...

تمام احساساتم به تو در این شعر خلاصه شده عزیزِ جانم : به مرگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط