ههههه چقدر من
ههههه چقدر من🤣😂
من امروز رفته بودم بیرون مامانمم بیرون خرید داشت رفتیم حساب کنیم تو صف حساب یک زن اومد نوبت منو گرفت و فقط لگدم زد و چپ چپ نگاه میکرد😐😕
منم به تخمم نبود یهو به فروشنده گفت که زود تر مال من رو حساب کنید
فروشنده گفت فعلا نوبت خانم جلویی تونه اون خانمم مامانم بود 😁
بعد من جوری با خنده چپ نگاه کردم که دیگه لال موند😏
راستش از اونجایی که آینه جلوش بود میفهمید که بهش چپ نگاه میکنم و من خرید هامم دادم به مامانم بعد رفتم بیرون زن جوری سوخت که داشتیم منو مامانم ۲ ساعت فقط مسخرش میکردیم 🤣💔
من امروز رفته بودم بیرون مامانمم بیرون خرید داشت رفتیم حساب کنیم تو صف حساب یک زن اومد نوبت منو گرفت و فقط لگدم زد و چپ چپ نگاه میکرد😐😕
منم به تخمم نبود یهو به فروشنده گفت که زود تر مال من رو حساب کنید
فروشنده گفت فعلا نوبت خانم جلویی تونه اون خانمم مامانم بود 😁
بعد من جوری با خنده چپ نگاه کردم که دیگه لال موند😏
راستش از اونجایی که آینه جلوش بود میفهمید که بهش چپ نگاه میکنم و من خرید هامم دادم به مامانم بعد رفتم بیرون زن جوری سوخت که داشتیم منو مامانم ۲ ساعت فقط مسخرش میکردیم 🤣💔
- ۱.۲k
- ۰۹ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط