خداحافظ ای جوانی زینب س

چون زخم های روی تنت گریه ام گرفت
از پیـرهن نداشتنت گریه ام گرفت
با دیده هـای سـرخِ جگر مثل مـادرم
هنگام دست و پا زدنت گریه ام گرفت
جایی برای بـوسه برادر نیافتم
از نیزه هـای در بدنت گریه ام گرفت
تا دیدم آن سواره ولگرد نیزه دار
بر تن نموده پیرهنت گریه ام گرفت
وقتی شنیدم از پسرت ای امام اشک
یک بوریا شده کفنت گریه ام گرفت
دیدگاه ها (۱)

ترانه غمگین مادر به زبان کردی

بین الحرمین در قاب دوربین

فیلمی از چشمه اب زلالی که صدها سال است گرداگرد قبر حضرت عباس ع میجوشد

شمر جلوتر بود دیر رسیدم ...برادر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط