یک خسته نباشید به خودم؛ که سال هاست کم نیاورده، که سال ها
یک خسته نباشید به خودم؛ که سالهاست کم نیاورده، که سالهاست هدفهای خودش را بغل گرفته و از آنها در مقابل نشدنها محافظت کرده.
یک خسته نباشید به خودم که بیش از ظرفیت توانش جنگیده، که سپاه سختیها را کنار زده و خودش را تا قلههای بعید آرامش رسانده.
یک خسته نباشید به خودم که از محدودیتها فرصت ساخته و با ناملایمتیها مدارا کرده.
یک خسته نباشید به دلم، به روحم، به احساسم...
باید به خودم کمی استراحت بدهم، باید کمی از شلوغیها دور باشم و آرامتر شوم، باید برای مدتی به چیزی فکر نکنم.
که خودم را بردارم ببرم جایی به دور از این حوالی و کمی خستگی بتکانم و نگران چیزی نباشم.
یک خسته نباشید به من، به تو و به تمام آنها که هدف داشتند، تلاش کردند و تسلیم نشدند.
یک خسته نباشید به خودم که بیش از ظرفیت توانش جنگیده، که سپاه سختیها را کنار زده و خودش را تا قلههای بعید آرامش رسانده.
یک خسته نباشید به خودم که از محدودیتها فرصت ساخته و با ناملایمتیها مدارا کرده.
یک خسته نباشید به دلم، به روحم، به احساسم...
باید به خودم کمی استراحت بدهم، باید کمی از شلوغیها دور باشم و آرامتر شوم، باید برای مدتی به چیزی فکر نکنم.
که خودم را بردارم ببرم جایی به دور از این حوالی و کمی خستگی بتکانم و نگران چیزی نباشم.
یک خسته نباشید به من، به تو و به تمام آنها که هدف داشتند، تلاش کردند و تسلیم نشدند.
۶.۹k
۲۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.