بوی عطرت میاد!...
بوی عطرت میاد!...
چشم میبندم و به روز آخرمون فکر میکنم ؛ که واژه به واژه ی جمله هات و طوری به گوشم رسوندی انگار از ماه ها قبل نشستی و واسه ی رفتنت قصه ساختی و برای داستانِ عشقمون یه پایان تلخ نوشتی!
نمیدونم چقدر از رفتنت میگذره ؛ حسابش از دستم رفته اما میدونم این لحظه هایی که چاشنی دلتنگی قاطیش میشن ؛ انگار هزار برابر دیر میگذره
مدت ها از رفتنت میگذره و من هیچ وقت نخواستم که از تو ؛ از قهرهای وقت و بی وقتمون ؛ از حرفایی که شنیدم و دلم شکست و حتی از نبودنت چیزی فاش کنم ؛ مدام سعی کردم نزارم که از قاب چشمام سرازیر بشی ؛ همیشه نبودنت و توی وجودم حبس کردم و خواستم کسی نفهمه نیستی و جات کنارم خالیه ؛ اما گاهی هوا ابری میشد و پنجره هامم بارونی!
دیگه از یه جایی به بعد کنترل سرازیر شدن سیل از چشمام دست خودم نبود و خلاء تو کنج زندگیم یه درد عجیب غریب و رو قلبم آوار میکرد!
دکتر میگه باید قرص بخورم ؛ میگه این چرت و پرتای رنگی رنگی شرطِ آروم گرفتن ماهیچه ی تو سینمه و میتونه بیشتر زنده نگهم داره!
ولی من که گوش نمیدم بهش ؛ اون نمیدونه ؛ نمیفهمه من با این قرصا خوب نمیشم و داروی دردم اینه تو برگردی ؛ محکم بغلم کنی و بگی همچی یه خواب بوده!
عاخه تو که نمیدونی از وقتی رفتی چقدر تنها شدم ؛ میدونی تنها موندن من وقتی تو کنارم نیستی چه شکلیه؟ ؛ اینجوری که بدنم درد میکنه ؛ انگار دارن استخونام و با چکش خورد میکنن و روش سوهان میکشن ؛ یجوری حالم بده که انگار واقعا مورفین بودی واسه تموم دردام!
تو نیستی!...
انقد نیستی که میشه جای خالیت و گلدون گذاشت پشت پنجره و دل من و که تمامش تویی توش دفن کرد ؛ که ریشه بزنی و دوست داشتنت سبز بشه ؛ که عطر شکوفه هات تو هوا بپیچه و اتاق سرد من و خوشبو کنه ؛ که غرق هوات بشم ؛ تو هوات نفس بکشم و یادم نره عاشق بدون هوای معشوقش میمیره!
ولی خودمونیما ؛ تو خیلی چیزارو با رفتنت بهم یاد دادی!...
یاد دادی به هیچکس بیشتر از چیزی که هست بها ندم ؛ یاد دادی آدمارو هیچ وقت نمیشه شناخت ؛ یسریا هیچ وقت قرار نیست قولشون قول باشه و مهم تر از همه اینکه هیچ وقت نباید با حرفای قشنگ و لفظای شیرین بهشون وابسته شد!...
من اینارو یاد گرفتم!
تو بهم ضربه زدی ؛ دلمو شکستی و قانون تلخ زندگی و یادم دادی!
همون قانونی که میگه همیشه تهش نرسیدنه!
اما من با تمام اینا...
هنوزم دوست دارم!...
با تمام قلبم :)
_
بیتوهرشبمنموگوشهیِتنهاییِخویش🙂💔!
چشم میبندم و به روز آخرمون فکر میکنم ؛ که واژه به واژه ی جمله هات و طوری به گوشم رسوندی انگار از ماه ها قبل نشستی و واسه ی رفتنت قصه ساختی و برای داستانِ عشقمون یه پایان تلخ نوشتی!
نمیدونم چقدر از رفتنت میگذره ؛ حسابش از دستم رفته اما میدونم این لحظه هایی که چاشنی دلتنگی قاطیش میشن ؛ انگار هزار برابر دیر میگذره
مدت ها از رفتنت میگذره و من هیچ وقت نخواستم که از تو ؛ از قهرهای وقت و بی وقتمون ؛ از حرفایی که شنیدم و دلم شکست و حتی از نبودنت چیزی فاش کنم ؛ مدام سعی کردم نزارم که از قاب چشمام سرازیر بشی ؛ همیشه نبودنت و توی وجودم حبس کردم و خواستم کسی نفهمه نیستی و جات کنارم خالیه ؛ اما گاهی هوا ابری میشد و پنجره هامم بارونی!
دیگه از یه جایی به بعد کنترل سرازیر شدن سیل از چشمام دست خودم نبود و خلاء تو کنج زندگیم یه درد عجیب غریب و رو قلبم آوار میکرد!
دکتر میگه باید قرص بخورم ؛ میگه این چرت و پرتای رنگی رنگی شرطِ آروم گرفتن ماهیچه ی تو سینمه و میتونه بیشتر زنده نگهم داره!
ولی من که گوش نمیدم بهش ؛ اون نمیدونه ؛ نمیفهمه من با این قرصا خوب نمیشم و داروی دردم اینه تو برگردی ؛ محکم بغلم کنی و بگی همچی یه خواب بوده!
عاخه تو که نمیدونی از وقتی رفتی چقدر تنها شدم ؛ میدونی تنها موندن من وقتی تو کنارم نیستی چه شکلیه؟ ؛ اینجوری که بدنم درد میکنه ؛ انگار دارن استخونام و با چکش خورد میکنن و روش سوهان میکشن ؛ یجوری حالم بده که انگار واقعا مورفین بودی واسه تموم دردام!
تو نیستی!...
انقد نیستی که میشه جای خالیت و گلدون گذاشت پشت پنجره و دل من و که تمامش تویی توش دفن کرد ؛ که ریشه بزنی و دوست داشتنت سبز بشه ؛ که عطر شکوفه هات تو هوا بپیچه و اتاق سرد من و خوشبو کنه ؛ که غرق هوات بشم ؛ تو هوات نفس بکشم و یادم نره عاشق بدون هوای معشوقش میمیره!
ولی خودمونیما ؛ تو خیلی چیزارو با رفتنت بهم یاد دادی!...
یاد دادی به هیچکس بیشتر از چیزی که هست بها ندم ؛ یاد دادی آدمارو هیچ وقت نمیشه شناخت ؛ یسریا هیچ وقت قرار نیست قولشون قول باشه و مهم تر از همه اینکه هیچ وقت نباید با حرفای قشنگ و لفظای شیرین بهشون وابسته شد!...
من اینارو یاد گرفتم!
تو بهم ضربه زدی ؛ دلمو شکستی و قانون تلخ زندگی و یادم دادی!
همون قانونی که میگه همیشه تهش نرسیدنه!
اما من با تمام اینا...
هنوزم دوست دارم!...
با تمام قلبم :)
_
بیتوهرشبمنموگوشهیِتنهاییِخویش🙂💔!
۱۹.۰k
۲۱ بهمن ۱۴۰۱