تو را دوست دارم چون نان و نمک
تو را دوست دارم چون نان و نمک
چون لبان گر گرفته از تب
که نیمه شبان در التهاب قطره ای آب
بر شیر آبی بچسبد
تو را دوست دارم
چون لحظه ی شوق، شبهه ، انتظار و نگرانی
در گشودن بسته ی بزرگی
که نمی دانی در آن چیست
تو را دوست دارم
چون سفر نخستین با هواپیما
بر فراز اقیانوس
چون غوغای درونم
لرزش دل و دستم
در آستانه ی دیداری در استانبول
تو را دوست دارم چون گفتن ( شکر خدا زنده ام )
چون لبان گر گرفته از تب
که نیمه شبان در التهاب قطره ای آب
بر شیر آبی بچسبد
تو را دوست دارم
چون لحظه ی شوق، شبهه ، انتظار و نگرانی
در گشودن بسته ی بزرگی
که نمی دانی در آن چیست
تو را دوست دارم
چون سفر نخستین با هواپیما
بر فراز اقیانوس
چون غوغای درونم
لرزش دل و دستم
در آستانه ی دیداری در استانبول
تو را دوست دارم چون گفتن ( شکر خدا زنده ام )
۱۴.۰k
۰۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.