شعر و ادبیات
گم شده ام؛
در گیرودارِ زمان، و یا در پیچ واپیچِ روتین وارِ زندگی؛
من، شاید در صفحهای از یک کتاب جاماندهام؛
و یا در، تو در توی آن آلبوم پوسیدهی قدیمی و خاطرات کاغذیِ مچالهاش؛
نکند رفته باشم؟
با رایحهی یاس و پیچش نسیم در بین چتریهای بید لرزان؛
با دررفتن خستگیِ پلکهای متورم؛
شاید هم گیر کردهام!
در واپسین روزهای کودکی؛
در چینبهچینِ یک دامنِ آبی، که در باد به رقصِپرواز درمیآید؛
در لابهلای کلاویههایِ غبارآلود پیانو؛
من، در دالان تنهایی خود گیر افتادهام...
#فاطمه_ک
#نویسنده_جان
#جذاب #زیبا #استوری #لاکچری #نوشته_عاشقانه #عکس_نوشته
در گیرودارِ زمان، و یا در پیچ واپیچِ روتین وارِ زندگی؛
من، شاید در صفحهای از یک کتاب جاماندهام؛
و یا در، تو در توی آن آلبوم پوسیدهی قدیمی و خاطرات کاغذیِ مچالهاش؛
نکند رفته باشم؟
با رایحهی یاس و پیچش نسیم در بین چتریهای بید لرزان؛
با دررفتن خستگیِ پلکهای متورم؛
شاید هم گیر کردهام!
در واپسین روزهای کودکی؛
در چینبهچینِ یک دامنِ آبی، که در باد به رقصِپرواز درمیآید؛
در لابهلای کلاویههایِ غبارآلود پیانو؛
من، در دالان تنهایی خود گیر افتادهام...
#فاطمه_ک
#نویسنده_جان
#جذاب #زیبا #استوری #لاکچری #نوشته_عاشقانه #عکس_نوشته
۳.۷k
۱۰ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.