مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

اینکه خاک سیهش بالین است

اینکه خاک سیهش بالین است

اختر چرخ ادب پروین است

گر چه جز تلخی از ایام ندید

هر چه خواهی سخنش شیرین است

صاحب آنهمه گفتار امروز

سائل فاتحه و یاسین است

دوستان به که ز وی یاد کنند

دل بی دوست دلی غمگین است

خاک در دیده بسی جان فرساست

سنگ بر سینه بسی سنگین است

بیند این بستر و عبرت گیرد

هر که را چشم حقیقت بین است

هر که باشی و زهر جا برسی

آخرین منزل هستی این است

آدمی هر چه توانگر باشد

چو بدین نقطه رسد مسکین است

اندر آنجا که قضا حمله کند

چاره تسلیم و ادب تمکین است

زادن و کشتن و پنهان کردن

دهر را رسم و ره دیرین است

خرم آن کس که در این محنت‌گاه

خاطری را سبب تسکین است
---------------------
🌹🌹🌹🌹🌹
دیدگاه ها (۴)

ای‌کاش که جای آرمیدن بودی،یا این رَهِ دور را رسیدن بودیکاش ا...

گفته بودی که بیایم چو به جان آیی تومن به جان آمدم، اینک تو چ...

هر که با عشق آشنا شد خویش را بیگانه دید ...#فیض_کاشانی☘️☘️☘️...

چشمی دارم همه پر از صورت دوستبا دیده مرا خوشست چون دوست در ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط