دارم رنج می برم، از ثانیه به ثانیه ی زندگیم، از نفس کشیدن
دارم رنج میبرم، از ثانیه به ثانیهی زندگیم، از نفس کشیدن بیزارم، از غذا خوردن متنفرم و از خوابیدن هم لذتی نمیبرم؛ فقط وجود دارم، بدون هیچ احساس خوشایندی. اینجوری که من از همهچیز صرفنظر کردم نمیتونم مثل سابق کنارت بمونم و دوستت داشته باشم، من رو ببخش عزیزم، محبوبِ تو مُرده، زندگی رو ترک نکرده، نفس میکشه ولی خیلی وقته که مُرده، با اینکه هست، اما دیگه نیست، میفهمی؟
۷.۲k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.