یک طرف ایمان سستم یک طرف ابروی تو

یک طرف ایمان سُستم، یک طرف ابروی تو
پنجه در محراب اندازم و یا گیسوی تو
تا که حرف از بوسه و پیراهن و لب می زنم
لای دندان می رود لبهای هذیان گوی تو 🍃

#ܭُنج‌‌ِخیـاܠ
دیدگاه ها (۲)

مقصدم هرجا که باشد بهتر از شهر شماستمی‌روم با گردباد عشق تا ...

عشق آن باشد که حیرانت کند...#ܭُنج‌‌ِخیـاܠ♡

دستانت بستری از پَرکه هنگام غلبه‌ی خستگیبرآن پلک می‌بندم.دست...

دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راستتا ندانند حریفان که ...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط