رفت و خجالت کشیدم بگویم :
رفت و خجالت کشیدم بگویم :
گند زدی به تمام باورهایم
غرورم نگذاشت بگویم : نرو بمان کنار دلم
دلم نمیگذارد فراموشش کنم
عقلم نمیگذارد بگویم : برگرد
خاطراتش نمیگذارد نفس بکشم
قسمت نمیگذارد دستهایم
به رؤیای داشتنش برسد . . .
و این وسط خدا با تمامِ
بزرگیش فقط نگاه میکند...
گند زدی به تمام باورهایم
غرورم نگذاشت بگویم : نرو بمان کنار دلم
دلم نمیگذارد فراموشش کنم
عقلم نمیگذارد بگویم : برگرد
خاطراتش نمیگذارد نفس بکشم
قسمت نمیگذارد دستهایم
به رؤیای داشتنش برسد . . .
و این وسط خدا با تمامِ
بزرگیش فقط نگاه میکند...
۱.۸k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲